مجتبی خراسانی در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۲ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۵ - جواب:
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّیه=نفس انسان امر به بدی می کند…«سورۀ یوسف آیه 53»
کودکی بیش نیستید ! علقه به مضغه جدیدا تبدیل شده است .
والله قسم اگر مخاطبم فهمیده بود ، پاسخ می دادم !
خوب و پسندیده است که در کارهای خانه به والدۀ خود کمک کنید ، تا هنری بیاموزید !
از خدا جوییم توفیق ادب
بیادب محروم گشت از لطف رب
بیادب تنها نه خود را داشت بد
بلک آتش در همه آفاق زد
سیاوش بابکان در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۰۰ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۵ - جواب:
یکی از مانا های نوشتن نوردیدن است از ین رو صحرای هستی را درنوردیدن مراد شاعر بوده است.
merce در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۲۰ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۵ - جواب:
روفیای عزیزم
با ادای احترام
با نوشته ی لیام گرامی در مورد نتیجه نداشتن مجادله موافقم که ،بارها من ، لیام گرامی ، مهری بانوی عزیز ، جناب سعدی ، و چند تن دیگر از حاشیه نویسان با این آقایان با دلیل و برهان خواسته ایم که از ناحق گویی و بی ادبی دست بردارند ولی بی فایده بود که شعله ی توهین و ناسزاگویی شان شعله ورتر شد . معتقدم ، با مطالعه ی صدها کتاب هم انسان به معرفت راه نمی یابد ، مگر که از درون منقلب شود . عشق را دریاب کاو دل را دگرگون می کند
بنده از استدلال و منطق بسیار عالی که در جوابها ابراز فرمودید استفاده کردم
امید که ایراد گیری و منم زدنهای متکبران را به دل نگیرید
خوب و خوش باشید
مینویی در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۰۵ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۵ - جواب:
از این عرفان بازی و دین دین بافی آبی گرم نشد،نشود و هرگز نخواهد شد.
یک جوری از تخصص و دیوار حرف میزند انگار انیشتین رفته پای تخته سیاه
ها ها
lyam در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۴۳ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۵ - جواب:
سلام بر روفیا ی گرامی
به خدا که بیزارم از کبر و خود بزرگ بینی آنان که در عین نادانی و بی مایه گی ادعای دانایی و سواد میکنند
از شما سرکار خانم روفیا ، جز این انتظاری نبود که جواب گستاخی را چنین متین و مدلل بفرمایید ، ما در مکتب شما بسیار می آموزیم ،
بسیار دیده شده که این ملا لغتی ها با بلغور کردن چند جمله ی عربی خودی نشان میدهند که ما هستیم ، اینان گمان میکنند با ایراد گرفتن از دیگران برتری خود را اثبات میکنند ، بنده تا به حال ازین جناب هیچ نکته ی آموزنده ای ندیده ام ، که جهل بوده و خرافات و هذیان. اینان یک کتابی هایی هستند که کورند و کر ، جز صدای خویش تاب شنیدن آوای دیگری را ندارند
هرچه با ایشان ملایمت کردیم ، خر خویش سوارند و جز نا سزا از ایشان نشنیده ایم ، زحمت نکشید ، بی فایده است
که نرود میخ آهنی بر .....
اگر بیضه ی زاغ ظلمت سرشت
نهی زیر طاووس باغ بهشت
به هنگام آن بیضه پروردنش
ز انجیر جنت دهی ارزنش
دهی آبش از چشمه ی سلسبیل
در آن بیضه دم دردمد جبرئیل
شود عاقبت بیضه ی زاغ ،زاغ !
برد رنج بیهوده طاووس باغ
با احترام
لیام
محمد رضا در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵۹:
واقعا ادم سرشار از حس خوبی و عاشقی میشه وقتی این غزل رو با صدای دلنشین استاد ناظری گوش میده ، فوق العادست
رضا مثقالی در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۴۰:
با صدای پرویز پرستویی در فیلم مارمولک خونده شده.
کمال در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۱۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۶۸:
باسلام،وعرض ادب،به دوستانیکه این سطوررادنبال میکنند،ازآن جاءیکه تحقیقاتم راروی رباعیهای شاعرفوق از... تااین دوبیتی که،ازلحاظ اعدادوارقام ،علم ابجد،حاصلش:8679 میگردد،وازلحاظی درتقویم نجومی،رابطه مشترک...برپایه علم ابجدوعلم،صورفلکی(جفر)بنیادنهاده شده است،روزفوق نوبریدن ونوپوشیدن خوب است،البته ساعت سایت گنجورباساعت رسمی کشور1ساعت تفاوت زمانی دارد،هرچندکه بامسءولان سایت دراین رابطه،پیگیری کردم امانمیدانم به نتیجه خاصی نرسیدم،انشاالله مسءولین موضوع مربوطه راپیگیرشوند.درپناه حق،خداوندیارتان.
روفیا در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۰۵ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۵ - جواب:
هر که نامخت از گذشت روزگار
نیز ناموزد ز هیچ اموزگار
دین ادبیات و عرفان همه انگاه ارزش خود را باز می یابند که در خدمت زندگی روزمره بشریت قرار گیرند و منظور از نوشیدن شیر معرفت از مادر دهر یادگیری در تعامل با کائنات است .
انگاه که شیخ محمود می فرماید
کسی مرد تمام است کز تمامی
کند با خواجگی کار غلامی
یعنی چه ؟
ایا احراز شرایط انسان کامل خیلی دشوار است ؟
اصلا اگر دین و ادبیات و عرفان و وحی برای من عامی قابل فهم نباشد به چه درد میخورد ؟
بنده عرض نکردم ادبیات و عرفان علم ندارد عرض کردم انکه چهار سال شب های امتحان جزوه بخواند و به زحمت امتحانات را پاس کند عالم و متخصص است ولی انکه دهها سال از روی عشق و میل به حقیقت جویی مطالعه و جستجو ی ازاد و تحقیق و تمرین و اندیشه کند شما او را هر کسی که به خود اجازه میدهد ...... خطاب می کنید ؟
بنده حداقل از مادر دهر این را اموخته ام که کلامی که بوی تحقیر می دهد هیچ خاصیت و کارکردی ندارد جز ازردن یک انسان و این را هم اموخته ام که درباره هر پدیده از نو بیندیشم و هرگز اسیر کلیشه هایی مثل عنوان و تخصص و مدرک نشوم بلکه علم حقیقی را از علم بربسته بازشناسم .
گر بدیدی بحر کو کف سخی
سیاوش بابکان در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:
کوچ کرده بوده است، درست است
سیاوش بابکان در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:
گرچه بلخی چندان در بند وزن نبوده است که در بند مانا، اما در بیت سوم و مصرع دوم به گمان افزودن و رفتم و دیوانه شدم سلسله بندنده شدم شیوا ترش میکند.
بیت بعدی به گمانم ، گفت که تو مست نه ای رو که ازین دست نه ای و اینکه شاعر میرود و سرمست میشود و آکنده از طرب.
و سر انجام با آن بخش از سخنان آذر که مولوی از بیداد مغولان هیچ نگتفه است صد و چند درصد هم عقیده ام و او شوربختانه تنها نبوده است
و برخی این شیوهی اندیشگی را گونه ای گریز از واقعیت می دانند و ای بسا همین نیز باشد،
مگر نه از بلخ تا به ساحل امن قونیه کوچ کرده بود؟!
ضیایی در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
در ااین غزل و بسیاری غزل های دیگر حافظ که به این مضمون نزدیک هستند و برخی از آن ها را دوستان آورده اند در تمام این غزلها حافظ برخوردی کاملا نسبی با روزه و رمضان انجام داده است. وتمام بیت هایی که به می اشاره نموده است منظور ایشان باده ی عشق می باشد. دلیل این مدعا این است که در هر غزل به نحوی به این موضوع اشاره می نماید. در این غزل نیز برای این که برخی انسان های ظاهر بین شراب او را انگوری تصور نکنند در بیت ششم آورده است:
فرض ایزد بگذاریم وبه کس بد نکنیم
وربگویند روانیست نگوییم رواست
او کاملا صریح و بی پرده اشاره می کند که فرض ایزد را می گذارد و از هر چیز ناروایی دوری می کند.
سیاوش بابکان در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۳۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:
در بارهی بدخوانی برخی دوستان مصراع دوم بیت نخست خرد نامه را ، استاد خانلری در بخش افعال پیشوندی از جمله برگذشتن را ذکر فرموده است و در"شاه نامه ها "نیز بارها برگذشتن به مانای راستین آن به کار رفته است و در سخن دیگر بزرگان از آن همه مادر زبان فارسی سعدی
که فرموده است:
خلاف شرط محبت چه مصلحت دیدی؟
که بر گذشتی و از دوستان نپرسیدی؟
....
محل و قیمت خود، آن زمان بدانستم
که بر گذشتی و مارا به هیچ نخریدی
گمان نمی برم تعبیر دور و دراز " اندیشه بر"
اضافهی مقلوب جایی در فهم سخن حکیم داشته باشد،
کورش ایرانی اصل در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:
بنام خداوند علم....
منّت خدای را که هوشمند است و عالم.
فرهـــــــــــــــاد گرامی...
استاد حق ادب پارسی، بوضوح و مفصل در این باب سخن راندند و آنکه، منظور ایشان از اتلاف عمر، با آنچه که میتوان، برداشت جنابعالی نامید، آشکارا متفاوت است...
استاد میفرمایند که دیگر نباید از طریق و مسلک قدما، خاصه در چند صد سال گذشته ی اخیر، به قصد وصال، راه پیمود... بلکه اکنون زمان آنست که از روزنه ی علم به هوشمندی خالق نگریست و توانمندتر آنکه، دقت کافی و عزم لازم را در جهت اکتشاف جهان علوم، توشه ی مسیر خود قرار دهد...
سپاس....
کاظم در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:
من معتقدم که مشکلات یک متن را در مرحله نخست با استفاده از شواهد همان متن حل کرد:
فراوان نمانی سرآید زمان
کسی زنده برنگذرد بآسمان
دگر گفت کز گردش آسمان
خردمند برنگذرد بی گمان
یک مثال هم از سام نامه خواجوی کرمانی:
بدو گفت قلواد کای پرخرد
از این بیش اندیشه برنگذرد
صفا در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۱:
درود دوست گرامی .... از 22 سال پیش با استاد شهرام ناظری و همین نوار یادگار دوست که چارانه های مولانا توش هست آشنا هستم ... ولی هرگز نامی از این بنده خدایی که می فرمایید در کار نبوده .... احمد رضا احمدی ... و در آلبوم درگلستانه استاد ناظری بر روی شعرهای سهراب سپهری هم صدای استاد احمد رضا احمدی است ... یاحق
کاظم در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:
با درود به همه دوستانی که سخن فردوسی را ارج مینهند و درباره آن می اندیشند.
جناب گوهری قطعا می دانید که خواندن این بیت به شکلی که شما می فرمایید، به این معنی است که یک ترکیب اضافه استعاری مقلوب به کار رفته است؛ یعنی اندیشه به درخت تشبیه شده و «بر» هم از اجزای آن درخت معهود است. با این وصف، تمام شواهدی که شما برای توجیه شکل خواندتان در نظر گرفته اید، شباهتی به آن نخواهدداشت؛ از جمله: باده درون رنج اندر گردان سپهر و... هیچ کدام ساختار این چنینی ندارند؛ بنابر این برای اثبات مدعا باید شواهد دیگری آورد. بنده به هیچ وجه در مقام نفی یا اثبات این نظر نیستم، فقط گمان می کنم شواهد موجود بسندگی ندارد.
بهمن در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:
مسلمانان قشری اصلا نمیتوانند تصور کنند که حافظ و خیام شراب بنوشند و سعی میکنند یک جوری به شراب یک معنی عرفانی بدهند. بابا - مسلمون - حافظ و خیام و فردوسی و تقریبا همه شراب میخوردند- و برعکس من و شمای امروز- تنها تفریحشان همین بود. شما و من هزار جور تفریح داریم - رادیو تلویزیون کتاب اسباب بازی گوشی ماشین تلفن - و صد ها سرگرمی دیگر- دلتون برای محبوب تان تنگ میشود-یک گاز به ماشینتون و ایشان را میبینید-یا گوشی را برمیدارید و با او صحبت میکنید. حافظ و خیام فقط وفقط شراب داشتند و دیگر هیج - لطفا این تنها دلخوشی آنها را از آنها نگیرید.
چه اصراری است که دستورات اسلام را توی چشم همه فروکنید؟
روفیا در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱ - حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان:
روی هر یک می نگر می دار پاس
بوک گردی تو ز خدمت روشناس
یعنی چه ؟
ایا یعنی تو عجالتا احترام هر رویی را نگاه دار تا زمانی که در اثر خدمت به خلق بصیرتی بیابی و بتوانی تفاوت چیزهای ظاهرا مشابه را تشخیص دهی ؟
شهرزاد در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۱۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱۲: