روفیا در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۱۹ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۵ - جواب:
اب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
بنده چند سالی در دانشگاه به تحصیل فیزیوتراپی پرداختم ولی خود را در این زمینه به اندازه معرفت متخصص نمی دانم . چرا که از روزی که چشم به این جهان گشودم از پستان مادر دهر شیر معرفت نوشیده ام و انقدر که درباره مفاهیم معنوی اندیشیده ام درباره انچه شما تخصص میخوانیدش نیندیشیده ام .
مرا خوشحال میکنید اگر مطلب غیر عقلانی در نوشتارم یافتید به من گوشزد کنید پیش از انکه معلومات ناچیزم را به یادم اورید .
از مدرسه برنخاست یک اهل دلی
ویران شود این خرابه دارالجهل است
مجتبی خراسانی در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۲۸ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۵ - جواب:
بسم الله الرحمن الرحیم
ستایش مر پروردگاری را که برتر از آن است که با آفریدگانش همانند باشد ، و فراتر از گفتار واصفان است که او را توصیف نمایند ، و از اندیشۀ توهم کنندگان پنهان تر از آن است که به جلال عزتش پی برند.
گواهی می دهم که محمد ، صلی الله علیه و آله ، بنده و پیامبر اوست . و درود بر وصی و خلیفه اش امیرمومنان علی علیه السلام و فرزندانش ، امامان معصوم صلوات الله علیهم .
سلام بر شما !
شرطی را که عرض کردم ، جزء اخلاق که می باشد ؟
اخلاقا پسندیده است ، در اموری که تخصص نداریم ، نظر ندهیم !
همان طور که واقفید ، و همه مطلع هستند ، عرفان به دو بخش تقسیم می شود : نظری (علمی) و عملی.
عرفان نظری بسیار غامض و صعب می باشد ، که اگر کسی بدون داشتن مهارت در آن وادی قرار بگیرد ، حتما سرگردان می شود .
معلم عرفان نظری شیخ اکبر محیی الدین بن العربی ، قدس الله سره العزیز ، می باشد که بیش از هشت قرن است دنیا را به افکار تابناکش مشغول و اندیشمند داشته است.
اولین کتاب هایی را که باید در عرفان نظری خواند ، نخست : تمهید القواعد صاین الدین علی ابن ترکه و مصباح الانس شمس الدین محمد حمزه فناری می باشد ، که بسیار بغرنج و پیچیده است و حتما باید با استاد خوانده شود.
و اما عرفان عملی ، که ظاهرا سهل و ساده است و حقیر چون بویی از آن نبرده ام ، دیگر بیش از این گزافه گویی مرتکب نمی شوم .
حال شما در عرفان نظری تبحر دارید که تمثیل می زنید ، و پاسخ می دهید ؟
پوزش می خواهم ، والسلام
مجتبی خراسانی
احمد جامی اف در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۲ - جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن:
درود
علاوه بر اشکالات تایپی زیادی که در این حکایت بود ،
این یکی خیلی شاخدار است که امتحان را "امتهان" تایپ کرده اند .
بدرود
ناشناس در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۵۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » خان ننه:
من ترکی اذری رو توی بازار الکتریک تهران از زنوزی هاو شبستری ها به اجبار یاد گرفتم بخاطر کار (توفیق اجباری)؛ اما حالا با گذشت 15 سال وقتی این شعر های زیبای شهریارو می خونم واقعا لبریز از شورو عشق و... و گریه می شم واقعا زیباست یه وقتایی ادم خیلی سال بعد می فهمه که چیزی که مجبور شده یاد بگیره می تونن چقدر براش لذت بخش و مایه ارامش باشهخدارحمت کنه شهریارو با فاتحه ای یادش کنیم
بیژن در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۸ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » تصنیفها » باد خزان (در افشاری):
در تصنیفی که شجریان در گلهای تازه شماره 156خوانده است چند سطر اخر تصنیف بشکل زیر آمده
سوی بیدلان نظر نداری
وز اسیر خود خبر نداری
وه چه کنم از غم بیقراری
خسته شد دگر دیده ز بیداری
داروگ در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۵:
حاجت گوش و گردنت نیست به زر و زیوری
یا به خضاب و سرمهای یا به عبیر و عنبری
حاجت گوش و گردنت نیست به زر[ی] و زیوری
داروگ در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۵:
دور از تو شکیب چند باشد؟
ممکن نشود بر آتش آرام
در دام غمت چو مرغ وحشی
میپیچم و سخت میشود دام
داروگ در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۵:
ای سیم تن سیاه گیسو
کز فکر سرم سپید کردی
بسیار سیه، سپید کردست
دوران سپهر لاجوردی
داروگ در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۵:
از روی تو ماه آسمان را
شرم آمد و شد هلال باریک
شاید که به پادشه بگویند
ترک تو بریخت خون تاجیک
حمید زارعی در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۰۸ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹:
خواهی که به اشک، خونِ دل پاک کنی
سودت ندهد که خون به خون میشویی
حمید زارعی در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۰۸ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹:
خواهی که به اشک، خونِ دل پاک کنی
سودت ندهد که خون به خون میشویب
روفیا در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۴۴ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۵ - جواب:
ناشناس گرامی
نخست این شرطی که شما فرمودید جزئ مقررات سایت نیست .
دو دیگر تخصص در چه ؟
تخصص در فنا ؟ تخصص در عرفان ؟ تخصص در علوم ماورائ اطبیعه ؟
همه خوب میدانیم این وادی علوم تجربی نیست و حتی بزرگان علوم عرفانی در این مباحث اختلافات بنیادین دارند و هیچیک برای ادعای خود سند ارائه نمی کنند . هر کس به فراخور ادراک خود برداشتی دارد و میتواند اینجا با دیگران به گفتگو بنشیند . چه اشکالی دارد اگر ما از دیدگاههای دیگران که در نوع خود منحصر به فرد هستند مطلع شویم ؟
ناشناس در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۴۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۵:
با عرض سلام ، ادب و احترام خدمت شما .سالها پیش بطور اتفاقی با شخصی آشنا شدم ک خود را شاهنامه پژوه معرفی کرد ، اسمش فرهاد .و بود ..براستی ک تسلط کاملی بر شاهنامه و متن رفیع آن داشت .ایشان میگفت :من با استناد ب یک بیت از شاهنامه بدنبال شهر کجاران یا کلالان میگردم، شهری ک درمجاورت دریای پارس قرار دارد و ویژگیهای چندی نیز دارد .گفتم آن بیت چیست ؟ گفتند :ب شهر کلالان ب دریای پارس.@@@چ گویم ز پهنا و بالای پارس .پس از چندی تحقیق و بررسی متوجه شد ک آن شهر باستانی روستای فعلی گلستان در شهرستان دشتی از توابع استان بوشهر می باشد ، ک در حال حاضر هم بقایای قلعه ای با عظمت در ارتفاعات مشرف ب دریای پارس وجود دارد و هم آتشکده ای ک اردشیر بابکان پس از استیلای بر هفتواد دستور بنای آن را صادر کرده است .
فرزام در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۶:
با سپاس از جناب صادقی به خاطر توضیحات روشنگرانهء شان.
درویش در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۰ - اضافت کردن آدم علیهالسلام آن زلت را به خویشتن کی ربنا ظلمنا و اضافت کردن ابلیس گناه خود را به خدای تعالی کی بما اغویتنی:
ابلیس با گفتن «بما اغویتنی» بار عملِ خود را به خدا و مشیّتِ او برمی گرداند و خود را در این بین بی گناه قلمداد می کند و در مقابل آدم، مسئولیت عمل و گناه نخستینِ خود را به گردن می گیرد و می سراید که: «ربنا ظلمنا انفسنا». خداون چون این کرنش و خاکساری را مشاهده می کند آدم را می گوید که: «آنچه واقع شد و به خاطر آن تو مرتکب گناه شدی تقریر و قضای من بود، و تو با آگاه بودن به این موضوع بازهم خطا را به گردن گرفتی و خود را سرزنش کردی؟!» آدم در پاسخ گوید: «من ادب نگاه داشتم و پرده دری نکردم.» و خداوند نیز در پاسخ گوید: «من هم به حرمت این احترام از تو گذشتم و راه بازگشت به تو نمودم و ابلیس را به خاطر بی ادبی و پرده دری از بارگاهِ خود راندم تا وقت معلوم.»... نه که تقدیر و قضای من بُد آن / چون به وقتِ عذر کردی آن نهان؟
سیاوش بابکان در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
این بیت پیر گنجه شاید مانای دیگری از برای چون و بی چون داشته باشد:
مرا پرسی که چونی؟، چونم ای دوست
جگر پر درد و دل پر خونم ای دوست
سیاوش بابکان در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
جناب دکتر کیخا
واژهی لونا در ایتالیایی و به گمانم نیز در لاتین که ماه خودمان است و نطفهی
کیومرس را پالوده است، اما به یاد می آرم مهتابی شدن را که به آشفتگی خواب می گفتند به ویژه در خواب راه رفتن و گویا سخن گفتن به هنگام خواب بی آنکه به یاد آورند و خود بدانند.
مسلم در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:
سلام به تمامی عزیزان بزرگواران و استادان گرامی که برای امثال اینجانب وقت می گذارید تا با معنی اشعار بزرگان بیشتر درک و لذت کافی ببریم ممنون از همگی سروارن.. سرتان سبز دلتان شاد لبتان خندان حق نگهدارتان
کمال در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۰۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۶۷:
س، عجب صبری خدادارد~ &جمع این رباعی :8671. یاعلی مدد.
.
روفیا در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۲۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱ - حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان: