ایوب در ۸ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۵۳:
بی ارزش نشوی
ایوب در ۸ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۵۳:
سلام
فکر کنم منظورش اینه از جنس خاک بودی و بی ارزش،تا اینکه روح خدا در تو دمیده شد و منزلت یافتی ، حال قدر منزلت خود را بدان و به راه بیهوده نرو تا همچون همان خاک بی ارزش شوی
خرم روزگار در ۸ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷:
شیخ شیراز در غزلی دیگر چنین میفرماید:
' به خاک پای عزیزان ، که از محبت دوست
دل از محبت دنیا و آخرت کندم
.... و در همان غزل:
به خاک پای تو سوگند و جان زنده دلان
که من به پای تو در مردن آرزومندم.
خرم روزگار در ۸ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۱۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۲:
جناب وفایی
برایتان سلامت و در قیاس به نفس مبارک پیروزی آرزو داریم.
خرم روزگار در ۸ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۱:
حدیث عقل ،در ایام پادشاهی عشق
چنان شدست که فرمان عامل معزول
...خمار در سر ودستش به خون هشیاران
خضیب و نرگس مستش به جادویی مکحول
khayatikamal@ در ۸ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۰۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۲:
طاعاتت ان قبول
بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 6227
پاینده باشید
مهناز ، س در ۸ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷:
ببخشید
جمع است
مهناز ، س در ۸ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷:
گرامی حسینی
”به خاک پای تو “ خود قسم است دیگر به سوگند نیاز نیست
دیگر آنکه به نظر می رسد” داند “ به بیت قبل اشاره دارد ، به نصیحت کننده ، می گوید : پند دهنده می داند که تا سرم نرود.
اگر این نظر درست باشد ، شاید باید چنین باشد :
به خاک پای تو دانند تا سرم نرود
ز سر به درنرود همچنان امید وصال.
چون نصیحت کنان ، خمع است
ولی سعدی ست و استاد سخن ، ایراد نمی توان گرفت
مانا باشید
حسینی در ۸ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷:
سوالم از اساتید فن این است چرا سعدی در بیت به خاک پای تو داند که تا سرم نرود که در این مصرع قسم خوردن به خاک پای دوست است نگفته به خاک پای تو سوگند که تا سرم نرود
حمید رضا۴ در ۸ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۰۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۲:
به امید آنروز مهناز،س گرامی.
با پیشرفت وسایل سوشال میدیا و نزدیکتر شدن ارتباط بین مردم جهان، بویژه در میان جوانان، دست یافتن به اینگونه آرزوها حتمی هستند و بسیار سریعتر از گذشته.
فرصتیست برای سپاسگزاری از شما که همیشه به پرسش های کسانی که در خواندن اشعار به مشکل بر می خورند را با زبانی ساده پاسخ می دهید و شور و شوق یاد گرفتن را در کسانی مثل من که نه چندان دانش شعر و ادبیات دارند را زنده نگه می دارید.
شاد باشید
نگین در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸۵:
واژه ی کف بریدن حتما به معنای بریدن کف دست که در بیت مربوطه تلمیحی است به ماجرای بریده شدن دست زنان و خاتونان مصری.
لکن بنظر این واژه در طول زمان با فهمی نادرست امیخته شده که تکیه ی ان بر لغت کف است که در واقع معنای مستنتج از این واژه دچار خلط با واژه ای دیگر شده و ذهنیت بر امده از ان نیز دیگرگون شده است.
قاسم در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:
ای کاش با حس مسئولیت بیشتری نظرمونو ابرازمیکردیم آخه دوست عزیز چندباردرشعر نام سعد وقاص برده شده حتی در اشعار دیگه ای ازچندنفر دیگه از فرماندهان تازی هم نام برده شده آنوقت شمابدون توجه به این نشانه ها میگیدمنظور ازتازی در اشعار فردوسی عربهانیستن نه جناب یک ذره هم شک نداشته باش که تازیان دقیقااعراب تازه مسلمانی بودند که برای کشورگشایی به کشورعزیزمون یورش بردن وچون به آدمای فقیر وبی چیزی بودن ودرحقیقت پشت سرشون چیزی برای ازدست دادن نداشتن که بخوان براش غصه بخورن ازاینطرف سرزمین ایران هم همیشه آب ازلب ولوچه شون آویزون میکردبراهمین باخوی وحشی گریشون باتمام توانشون می جنگیدن
محمد در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۴۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » خان ننه:
اوخودوغوم لاپ گوزل شعر و اشیددیغیم لاپ گوزل سس، شهریارین بو شعری و بونو اوز سسیله اوخودوغودو. گوز یاشیمی دوردورابیلمیرم.
نعمت اللهی در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸:
با سلام خدمت اساتید و بزرگان ادب فارسی.میخواستم بدونم که با توجه به فضای غزل آیا بهتر نیست که بیت "گفتم هوای میکده غم میبرد ز دل" بصورت پرسشی خوانده شود?
پیشاپیش ممنون و شاد باشید..
نادر.. در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۴۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین:
به عشق اندر صبوری خام کاری است
بنای عاشقی بر بیقراری است
صبوری از طریق عشق دور است
نباشد عاشق آنکس کو صبور است..
فرهاد در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
باعرض سلام خدمت عزیزان حاشیه نویس وکسانی که اینقدر سطحی به موضوع می نگرند من سوالی دارم آیا می شود بانوشیدن شراب آب حیات درظلمت شب نوشید یا قرآن را به چهارده روایت خواند اگرچنین است پس افرادی که عرق سگی می نوشند آدرس چشمه حیات را به خوبی بلدند وقرآن هابه 100روایت می خوانند
م. تقی پور در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:
درود بر دوستان عزیز
نظرات دوستان را خواندم . به نظر من ، مکنونات غیبی که در قلب برخی دوستان است لزوماً در قلب نازنین خواجه رندان نبوده .
افظ جنگ هفتاد و دو ملت را رها کرد .
همیرضا در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۲۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۴:
«احتمال» در بیت اول یعنی تحمل کردن
omid در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:
روحت شاد ایرج بسطامی بزرگ که بی شک بهترین خواننده بعد انقلاب بودی..چقدر این خواننده بزرگ اشعار رو با حس میخوندن..خصوصا این شعر رو..روحت شاد خوانده ناکام وبی نظیر
فرخ مردان در ۸ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۷: