ای باد سپیده دم سفر کن
یک چند رفیقی قمر کن
با نغمت زهره همنفس باش
درصورت مشتری نظر کن
از خاک بهشت بوی بردار
وز پر همای بال و پر کن
از طایر یمن پای و سرساز
وز آب حیات روی ترکن
از طره مشکبار خوبان
خود را چو بهار بهره ور کن
بر مجمر سینهای عشاق
رو جلوه کنان یکی گذر کن
پیکان زمردین غنچه
از دیده بسدین سپر کن
هر دیده بخت را که بینی
همچون شکفه ز خواب بر کن
آنگه خوش و تازه و همایون
منزل بر احمد عمر کن
آن مسند را که جای تخت است
از عطر چو گلشن دگر کن
خاک قدمش چو بار دادت
خدمت چو قلم همه به سر کن
هر چند که نظم کردم این عقد
نثری که کنی از این گهر کن
نازک طبع و عزیز وقت است
گوئی چو حدیث مختصر کن
از بنده بگو که ای خداوند
کار حسن از کرم چو زر کن
از خوی خوش و حدیث شیرین
بهر دل خلق گل شکر کن
نیکی کردی و نیکت آمد
چون دیدی سود بیشتر کن
یارب تو حسود جاه او را
خسته دل و سوخته جگر کن
چون روی بروی شد به حاجت
چون محتاجانش دربدر کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از باد صبحگاهی میخواهد که سفر کند و دوستان را همراه خود بیاورد. او به طبیعت و زیباییهای آن اشاره میکند و از باد میخواهد که او را به جایی برساند که بتواند از زیبایی عشق و احساسات لذت ببرد. شاعر تلاش میکند تا خود را با عطر بهشت و زیباییهای طبیعی پر کند و از عشق و دلدادگی به نیکی صحبت میکند. او به این نکته اشاره دارد که با وجود سختیها، باید به خوبی و زیباییها توجه کرد و از خداوند میخواهد که به او کمک کند تا دل دیگران را نیز شاد کند. در نهایت، شاعر به این میاندیشد که نیازی به حسد نیست و بهتر است به دیگران کمک کنیم.
هوش مصنوعی: ای باد صبحگاهی، مدتی سفر کن و رفیق من را شاد کن.
هوش مصنوعی: با آواز زیبایت همصدا شو و به چهرهات نگاهی به ستاره مشتری بینداز.
هوش مصنوعی: از خاک بهشت عطر و بویی بگیر و مانند پرندهای با بال و پر فراز برو.
هوش مصنوعی: پرندهای از یمن با پای و سرآهنگ به سوی تو میآید، و از آب حیات، چهرهات را زیبا و جوان میکند.
هوش مصنوعی: از زیبایی و لطافت موهای خوشبو و جذابان استفاده کن و لذت ببر، مانند اینکه در بهار از زیباییهای طبیعت بهرهمند خواهی شد.
هوش مصنوعی: بر آتش دل عاشقان بگذر و با زیبایی خود را نمایان کن.
هوش مصنوعی: تیری سبز از غنچهای به چشم میرسد، آن را به عنوان سپری در برابر دشمن قرار بده.
هوش مصنوعی: هر چشمی که به بخت و و اقبال خوش نگاه کند، مانند شکوفهای که از خواب بیدار میشود، باید به زندگی و فرصتهای جدید بپردازد.
هوش مصنوعی: سپس با شادی و تازگی، خانه احمد را پر از خوشبختی کن.
هوش مصنوعی: آن جایگاهی که تخت سلطنت قرار دارد را با عطر و بوی خوش مانند گلستانی دیگر ساز.
هوش مصنوعی: پایگاه وجود او آنقدر باارزش است که اگر به تو خدمت کند، باید همه چیزت را فدای او کنی.
هوش مصنوعی: هرچند که من این کلمات را با دقت چیدهام، اما اگر تو این گوهر را بگویی، ارزش آن بسیار بیشتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: انگار طبع او بسیار حساس و دلنواز است، به نحوی که وقتی با او سخن میگویی، باید مختصر و مفید صحبت کنی.
هوش مصنوعی: بنده را به خاطر حسن کاری که انجام میدهد، به تو بگوید که ای خداوند، این عمل را با لطف و بخشش خود مانند طلا بیارزش کن.
هوش مصنوعی: با مهربانی و گفتوگوی دلنشین، دلهای مردم را شاد کن و مانند شکر، شیرینی را به زندگی آنها اضافه نما.
هوش مصنوعی: وقتی که کار خوبی انجام دادی و نتایج مثبت آن را دیدی، بهتر است که تلاش بیشتری بکنی تا سود بیشتری به دست آوری.
هوش مصنوعی: ای خدا، حسادت تو نسبت به او را از دلش بر طرف کن و حالتش را دگرگون کن تا همانند کسی که دلش درد میکند و جگرش سوزان است، رنجی را احساس کند.
هوش مصنوعی: زمانی که چهرهات را به من نشان میدهی، به خاطر نیازمندیهایت، مرا نیز در جستوجوی خود به سوی درها و مکانهای مختلف ببر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای باد به کوی او گذر کن
معشوق مرا ز من خبر کن
با دلبر من بگو که جانا
در عاشق خود یکی نظر کن
چوبی که ز هجر تو بود خشک
[...]
فرقم ز گلاب اشک تر کن
عطرم ز شمامهٔ جگر کن
یک لحظه به سوی ما گذر کن
وز لطف به حال من نظر کن
آزار دلم مجوی ازین بیش
از آه چو آتشم حذر کن
این تندی و تیزی ای جفا جوی
[...]
ای دل ز جهان ، جهان گذر کن
در عالم عاشقی سفر کن
از خلوت صومعه برون آی
در گوشهٔ میکده مقر کن
در بحر محیط حال حل شو
[...]
آهسته به کوی او گذر کن
وز حال دل منش خبرکن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.