شمارهٔ ۳ - در مدح جمال الدین محمد وزیر که روضه مطهر پیغمبر را عمارت کرده بود گوید
چو دولت رفت بر تخت امارت
مه تاجش پذیرفت استدارت
وزیری جست فحل و شهم و مقبل
که باشد در همه کارش مهارت
بسازد کار عقبی از کفایت
نگیرد نام دنیا از حقارت
به عزت ماه گردون سعادت
بگوهر در دریای طهارت
خرد را گفت کی نقاد مردان
کجا و در که دیدی این امارت
گر از صدری چنینم مژده گیری
دهم ملکیت حق این بشارت
خرد مسکین دراین خدمت فرو ماند
فتاد اندر بحار استخارت
ز رای پیر و از بخت جوان هم
نمود الحق در این باب استشارت
سعادت کردش از دنباله چشم
به مولانا جمال الدین اشارت
بود خاموش چون گل جمله معنی
شود بلبل چو آید در عبارت
خجسته حاتم ثانی محمد
که جودش ملک کانها کرد غارت
دمش بس خرم و گرم است آری
نسیم گل نباشد بی حرارت
فراخای دلش را بحر گفتم
چو تنگ آمد مجال استعارت
بزرگا هر چه آن مقلوب گردد
شود منکوس و زاید استزارت
ترازو را نداری از کرم زانک
ترازویست مقلوب وزارت
خهی در خلق عطارت حلاوت
زهی در خط نقاشت مرارت
چو از مکه شدم سوی مدینه
خدایم داد توفیق زیارت
پیامی داد جدم مصطفی خوب
به دستوری رسانیدم سفارت
پیام آن است کای شایسته فرزند
که بادا بحر علمت را غزارت
فرا شو نزد آن آزاد مردی
که دارد در جوانمردی بصارت
بگو کای خواجه مقبول مقبل
غلامانت سزاوار امارت
بنای عمر تو معمور بادا
که کردی روضه ما را عمارت
بخر از مال فانی جان باقی
که میمون باد بر تو این تجارت
صبا دوش آمد و دادم بشارت
که خیز ای در دریای طهارت
بده مژده که از ابر کرم یافت
نهال باغ امیدت خضارت
چو نیک و بد ندانستم در این باب
فتادم در بحار استخارت
ظهیر دولت و ملت محمد
که دارد در جوانمردی مهارت
گر از خورشید رأیش یافتی ماه
بماندی تا ابد در استنارت
هزاران چاکر و خادم به پیشش
که کمتر شان منم با این حقارت
زهی اندر فنون علم و حکمت
شده چون مرد یک فن با غزارت
اگر چه آن دل پاکت دریغ است
که بندی در مهمات غرارت
ولیکن راستی داند که چون تو
نبوده است و نباشد در سفارت
مبارک روی محمودت بود روز
که بر ملک سخن یابد امارت
حدیثی نیست رسمی آنچه گفتم
که در سیماش دیدم این اشارت
بزرگا حسب حالی طرفه افتاد
به دستوری نمایم این جسارت
جهان بر من که خیرش چون نیرزد
همی خواهد که بفروشد شرارت
سزای او ببیتی کردمی لیک
در این مجلس بترسم زان قذارت
مجیر من تو بس باشی که دادم
به مهرت خانه دل را اجارت
چو لاله سرخ رویم کن همان دان
که کردی روضه جدم زیارت
نهالی را که بار و برگ او داد
خزان هرگز نیارد کرد غارت
بنائی کن که همچون چرخ کهنه
بود هر روز نوتر این عمارت
ور از تو بگذرد خود در جهان کیست
که داند کرد کاری را کفارت
الا تا از جهان تنگ ترکیب
حلاوت کس نبیند بی مرارت
دل و چشمت مظفر با دو منصور
ز رأیت شرع بپذیرد وقارت
سعادت های تو چندان که گیرد
ز مغرب تا به مشرق این اشارت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف انتخاب یک وزیر مناسب و شایسته برای حکومت میپردازد. شاعر به ویژگیهای لازم برای یک وزیر ایدهآل اشاره میکند، از جمله فطانت، شجاعت و توانایی در مدیریت کارها. او همچنین بر اهمیت خدمت به مردم و دوری از دنیاطلبی تأکید دارد. شاعر به همچنین از بزرگواری و سخاوت وزیر و اثرات مثبت آن بر جامعه سخن میگوید و اینکه چنین فردی میتواند باعث سعادت و پیشرفت ملت شود. او در نهایت، دوست دارد که وزیر مورد نظر بتواند به ارتقاء کشور و مردم کمک کند و آرزوی موفقیت و توفیق برای او دارد.
هوش مصنوعی: وقتی که قدرت به دست کسی میآید، مانند تاجی بر سر او قرار میگیرد و او را در جایگاه رهبری و مدیریت قرار میدهد.
هوش مصنوعی: وزیری جستجو کرد که دارای شجاعت و زیبایی باشد و در همه امور، دارای قابلیت و مهارت بالا.
هوش مصنوعی: انسان باید به امور آخرت توجه کند و در پی کسب موفقیتهای واقعی باشد، زیرا دنیا و مادیات ارزش چندانی ندارند و فقط موجب حقارت میشوند.
هوش مصنوعی: به بزرگی ماه در آسمان، خوشبختی را چون نگین در اقیانوس پاکی بگو.
هوش مصنوعی: خرد پرسید که انتقاد کردن از مردان در کجا واقعیت دارد و در چه مکانی چنین قدرت و نفوذی را مشاهده کردهای؟
هوش مصنوعی: اگر به من از مقام بلندی چنین پیامی رسید، به تو نوید میدهم که مالکیت حق را به تو میدهم.
هوش مصنوعی: عقل و اندیشه ضعیف در این راه ناتوان مانده و در دریاهای پیشبینی غرق شده است.
هوش مصنوعی: از نظر تجربههای کهن و مشورتهای افراد مسن و همچنین از شانس و اقبال جوانان، باید در این مورد تامل و نظر گرفت.
هوش مصنوعی: او به لطف و سعادت به دنبال چشم مولانا جمال الدین مینگرد و به او اشاره میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که گل خاموش است، همه چیز در دلش نهفته است، اما وقتی بلبل میآید، آنچه در دل گل وجود دارد، بیان میشود.
هوش مصنوعی: محمد، شاد و نیکوکار است، مانند حاتم طائی که generosity او باعث شده که ثروت زمینها را به دست آورد.
هوش مصنوعی: نسیم گل در عین لطافت و خوشبویی خود، بدون گرما و حرارت نمیتواند وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، وجود شادابی و سرزندگی به وجود نیرویی گرم و فعال وابسته است.
هوش مصنوعی: دلش را دریایی گفتم، اما وقتی که فضا تنگ شد، دیگر نتوانستم از آن طلب یاری کنم.
هوش مصنوعی: هر چه بزرگتر شود، کوچکتر به نظر میرسد و این مسئله باعث میشود که انسانها به آن کمتر توجه کنند.
هوش مصنوعی: تو ترازویی برای سنجش حق و باطل نداری، چون آنچه در دست داری تنها برای استفاده از قدرت و نفوذ است و واقعی نیست.
هوش مصنوعی: در زیبایی و جذابیت وجود تو، دلربایی و شیرینی خاصی نهفته است و در خط و نقش و نگارت، حس تلخی و دشواری هم وجود دارد.
هوش مصنوعی: وقتی از مکه به سمت مدینه حرکت کردم، خداوند به من توفیق داد تا زیارت کنم.
هوش مصنوعی: پیام خوبی از جد بزرگوارم، رسول خدا، دریافت کردم و آن را به درستی به دیگران منتقل کردم.
هوش مصنوعی: پیام این است که ای فرزند شایسته، امیدوارم دریای علم تو پربار و گسترده باشد.
هوش مصنوعی: به نزدیک آن انسان آزاده برو که در جوانمردی بینش و درک عمیق دارد.
هوش مصنوعی: ای سرور محبوب و مورد نظر، غلامانت شایسته مقام و رهبری هستند.
هوش مصنوعی: باشگاه عمر تو همیشه پرآینده و شکوفا باشد، چرا که به زیبایی و شکوه باغ ما کمک کردی.
هوش مصنوعی: مال فانی و زودگذر را رها کن و از جان باقی و جاودان خرید کن، که این معامله برای تو بسیار خوب و سودآور خواهد بود.
هوش مصنوعی: صبحگاهان نسیم ملایمی به من خبر داد که ای دوست، بر خیز و از آلودگیها فاصله بگیر، چرا که زمان پاکی و طهارت فرا رسیده است.
هوش مصنوعی: بشارت بده که از بارش رحمت، نهال امید تو سبز و سرحال شده است.
هوش مصنوعی: وقتی که نتوانستم خوب و بد را در این موضوع تشخیص دهم، به دریای استخاره افتادم.
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که محمد به عنوان پشتیبان و حامی دولت و مردم شناخته میشود و در زمینه جوانمردی و فداکاری توانایی و مهارت بالایی دارد.
هوش مصنوعی: اگر نظر و رأی تو را مانند خورشید درخشان یافته باشد، ماه همیشگی در سایهات باقی میماند.
هوش مصنوعی: هزاران خدمتکار و غلام در مقابل او هستند، اما من با این بیارزشی کمتر از همهایم.
هوش مصنوعی: در زمینه علم و دانش، تو همچون مردی هستی که فقط در یک تخصص مهارت دارد و آن را به خوبی آموخته است.
هوش مصنوعی: اگرچه دل پاک و معصوم تو ارزش فراوانی دارد، ولی نباید در کارهای بیفایده و غرورآمیز گرفتار شود.
هوش مصنوعی: اما حقیقت این است که هیچکس مانند تو در نمایندگی وجود نداشته و نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: روز خوشی بود که چهره زیبای محمود بر ما تابید و او در عرصه سخن و ادبیات به مقام ارشاد و رهبری رسید.
هوش مصنوعی: آنچه گفتم چیزی نیست که بخواهد به طور رسمی بیان شود، بلکه چیزی است که از چهرهاش متوجه شدم و این خود نشاندهنده است.
هوش مصنوعی: بزرگان بر اساس حالتی که دارند، با دستوری که میدهم، این جسارت را انجام میدهند.
هوش مصنوعی: جهان با تمام خوبیهایی که دارد، بهاندازهای که به من میرسد ارزش ندارد و تنها در پی است که بدیهایش را به من عرضه کند.
هوش مصنوعی: من میخواهم شعری درباره او بگویم، اما در این جمع از زشتی و پلیدی میترسم.
هوش مصنوعی: شما کافی هستید برای من که به خاطر عشقتان، دلام را به شما اجاره دادهام.
هوش مصنوعی: اگر گل سرخی مانند من ببینی، آن را همانطور که برای زیارت قبر جدّم کردهای، برای من هم بپوشان.
هوش مصنوعی: درختی که در فصل پاییز میوه و برگ خود را از دست میدهد، هرگز نمیتواند مورد تخریب و آسیب قرار گیرد.
هوش مصنوعی: ساختمانی بساز که هر روز به روزتر و بهتر از دیروز باشد، مثل چرخ قدیمی که همیشه در حال حرکت و نو شدن است.
هوش مصنوعی: اگر خودت از من بگذری، در این دنیا چه کسی میداند که گناهی را که کردهای، چگونه باید جبران کرد؟
هوش مصنوعی: تا زمانی که از سختیها و تلخیهای زندگی نگذره، هیچکس طعم شیرینیهای واقعی جهان را نخواهد چشید.
هوش مصنوعی: دل و چشمت با جزئیات و زیباییها آراسته است و دو شخص بزرگ و معتبر به دیدن تو آمدهاند. از نظر تو، شرع و اصول باید بر اساس نظرت پذیرفته شود و در مورد تو تصمیمگیری شود.
هوش مصنوعی: سعادتهای تو به اندازهای گسترده و وسیع است که میتوان از مغرب تا مشرق به آن اشاره کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه هرگز ویس باشد دوستدارت
نه هرگز راستی جوید به کارت
نپرسی حال یار دلفکارت
که هجران چون کند با روزگارت
ته که روز و شوان در یاد مویی
هزارت عاشق با مو چه کارت
که ای کهبد به حق کردگارت
که ایمن کن مرا در زینهارت
زهی روز قیامت روز بارت
خلایق سر به سر در انتظارت
گنه کاران بر جان خورده زنهار
همه جان بر کف اندر زینهارت
کجا پیغمبری دانی که آن روز
[...]
زهی تاریخ دولت روزگارت
مبارک باد فصل نوبهارت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.