گنجور

 
ازرقی هروی

مبارکی و سعادت نمود روی بشاه

از آن مبارک و مسعود تحفهای زاله

چه تحفه ایست ؟ یکی فر خجسته فرزندست

موافقان را شادی فزای و انده کاه

بشهریاری و شاهی تمام نسبت او

زهر دو روی نسب شهریار و زادۀ شاه

نه پادشاه چنو بیند از فراز و نشیب

نه شهریار چنو یابد از سپید و سیاه

ز دیبه سلب باد روز در پوشد

کجا ز غیبه بود تارو پود آن دیباه

کلاه ملک ز شاهان بتیغ بستاند

خزانه شان گه بخشش تهی کند بکلاه

ببزم ورزم ببینی که او چه خواهد کرد

ببدره های زر سرخ و قلبهای سیاه

پسر بود بحقیقت پناه و پشت پدر

چه خوب تر بجهان مر تر از پشت و پناه ؟

هر آنچه خواستی و جستی از خدای بزرگ

بیافتی و بداری ، دگر بجوی و بخواه

چو گل بخند و بیفروز ، زان جهت که هنوز

بباغ بخت تو نشکفت یک گل از پنجاه

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
فرخی سیستانی

ز بهر تهنیت عید بامداد پگاه

بر من آمد خورشید نیکوان از راه

چو چین کرته بهم بر شکسته جعد کشن

چو حلقه های زره پر گره دو زلف سیاه

نبیدنی به کف و هر دو رخ به رنگ نبید

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ازرقی هروی

ز روی و قد تو بی شک صنوبر آید و ماه

ز روشنی و بلندی که هستی ، ای دلخواه

اگر صنوبر و ماهی شگفت و طرفه است این

شگفت و طرفه بود مردم از صنوبر و ماه

و شاق حلقۀ زلف ترا بشهر ختن

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ازرقی هروی
مسعود سعد سلمان

ز در درآمد دوش آن نگار من ناگاه

چو پشت من سر زلفین خویش کرده دو تاه

چگونه شاد شود عاشقی ز هجر غمی

که یار زیبا از در درآیدش ناگاه

ز شادمانی گفتم چو روی آن دیدم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
امیر معزی

گشاده‌روی و میان بسته بامدادِ پگاه

فروگذشت به کویم بتی به روی چو ماه

اگر زمهر بود بامداد نور جهان

ز ماه بود مرا نور بامداد پگاه

مهی که بود به قد سرو دلبرانِ سرای

[...]

سوزنی سمرقندی

سری که خلق جهانرا ویست پشت و پناه

امین دین الله است و سعد ملکت شاه

ستوده فخر خراسان محمد یوسف

که چون محمد و یوسف جمال دارد و جاه

اگر محمد و یوسف ندیده اند بهم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه