گنجور

 
یغمای جندقی

نور چشم مکرم ندانستم درباب خطاب جناب ولی النعم چه کردی، رای سرکار خان بر چه قرار گرفت، رفتند یا هستند میروی یا می مانی. بندگان معزی الله را به شما وثوقی تمام است. هر روز به سنت بخشعلی بیک بر آستانی خفتن و از پی کاروان رفتن شرط کفایت و کاردانی نیست. خالی از تردید و تامل همراهی کن، عذر و کید و زرق و شید حواشی و خدم را فواضل اطمینان سرکار خان رفع خواهد کرد. مهما امکن ساعی باش مالش را نبرند و نخورند. خود هم از طریق راستی منحرف مشو، خطرات خلاف و خیانت را از نفس خطا فرما باز پرداز، بیش از این حاجت اطناب نیست، بیت:

روز هجران و شب فرقت یار آخر شد

زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode