کس نیست که از لعل تو دشنام شنیده است
وز حسرت آن لب، لب خود را نگزیده است
رخ سرخ و لبت سبز و کبود است و بگور است
آن روی که بوئیده و آن لب که مکیده است
آن لعل ز گفتار بگو بهر چه رفته است
و آن رنگ ز رخسار بگو از چه پریده است
می خورده و ساغر زده و عربده کرده
بیخود شده وز خانه ببازار دویده است
صد بار بدو گفته ام از صحبت نا اهل
پرهیز کن، اما چه کنم خود نشنیده است
این خانه به تاراج شد این خیمه بیغما
چون خانه خدا سفره چنین عام کشیده است
این میوه خورد آنکه چنین رخنه نموده است
این گنج برد آنکه چنین نقب بریده است
شیرین شده آن غوره که دیروز ترش بود
فرداش بچینند که امروز رسیده است
یکروز ببینی که گریبان تو گیرد
این خون که بدامان من از دیده چکیده است
یکروز بپرسی که بپای تو خلد باز
این خار که در چشم من از مژه خلیده است
غیر از دل مجروح حبیبت که در آنشهر
زآمیزش اغیار ز کوی تو رسیده است
صیدی دگر از قید کمند تو نجسته است
مرغی دگر از دام هوایت نپریده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دردهایی است که از آن ناشی میشود. شاعر به معشوق خود اشاره میکند که چگونه از زیباییهای او لذت برده و به دلیل عشق به او، به مشکلات و دشنامهای مختلفی دچار شده است. او میگوید که زیبایی و جذابیت معشوق باعث حسرت و اندوه دیگران شده و او خود را به خاطر این عشق بیدلیل آسیب زده است. در نهایت، شاعر به عواقب ناامیدی و درد ناشی از ارتباط با افراد نامناسب اشاره میکند و تأکید میکند که در عشق، گاهی عواقب تلخی وجود دارد که خود آنها را نمیبیند. این شعر تنشهای عشق و خواستههای انسانی را به زیبایی به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: هیچ کس نیست که از زیبایی لبهای تو بدگویی کرده باشد و از حسرت آن لبها، لب خودش را نگزیده باشد.
هوش مصنوعی: صورت زیبا و خوش رنگی داری، اما لبهایت به رنگ سبز و کبود در آمده است. این نشان میدهد که زیباییات به خاطر کارهای نادرست و بیخود به خطر افتاده و به فنا رفته است.
هوش مصنوعی: بگو چرا آن لب، زیبا و دلانگیز، از گفتار دور شده و چرا رنگ آن چهره، که زمانی درخشان بود، اکنون از دست رفته است؟
هوش مصنوعی: او مست بوده و شراب نوشیده، به وجد آمده و بیخبر از حال خود، از خانه بیرون رفته و به بازار رفته است.
هوش مصنوعی: من بارها به او گفتم که از دوری کردن با افراد ناپایدار و نابلد فاصله بگیرد، اما متأسفانه او به حرفم گوش نداد.
هوش مصنوعی: این خانه نابود شد، این خیمه بیسرپرست به شکل ناپسند و بیاحترامی مثل خانه خدا، سفرهای از نیکی برای همگان پهن شده است.
هوش مصنوعی: این میوه را کسی میچشد که چنین اثر مثبتی بر جا گذاشته است و این گنج را کسی خواهد برداشت که چنین تلاش و زحمتی برای دستیابی به آن کشیده است.
هوش مصنوعی: عصاره و مزهٔ تلخ و ترش چیزی ممکن است با گذر زمان شیرین و خوشایند شود. وقتی چیزی در حالت ناپختگی یا نارسایی باشد، ممکن است خوشایند نباشد، اما با گذشت زمان و رسیدن به مرحلهٔ مناسب، میتوان از آن بهرهمند شد. شکوفایی و به ثمر نشستن چیزها نیاز به زمانی دارد که در نهایت به جانب مثبتتری میرسند.
هوش مصنوعی: یک روز شاهد خواهی بود که این خون، که از چشمان من بر دامان من ریخته، گریبان تو را میگیرد.
هوش مصنوعی: روزی از من بپرس که چرا این خار در چشمانم نشسته و به خاطر توست، در حالی که بهشت در پای تو گشوده است.
هوش مصنوعی: به جز دل زخمخوردهی محبتت که در آن شهر به واسطهی آشناهای دیگر به یاد تو افتاده است.
هوش مصنوعی: هیچ پرندهای از دام محبت تو رها نشده است، هیچ شکار جدیدی از چنگال عشق تو نجات نیافته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر زاهد کم خواره محبت نچشیده است
خونابه نخوردست و ریاضت نکشیده است
بر سینه ندارد اثر زخمی از آن تیغ
این نیز دلیل است که از خود نبریده است
بیش از ترشی بخشی ازین خوان نرسیدش
[...]
دل از سر کوی تو اگر پای کشیده است
باز آمدنش زودتر از رنگ پریده است
ناصح هذیان گوید و ما را تب عشق است
مابسمل و او می طپد اینرا که شنیده است
حال دل صدپاره که در نامه نوشتم
[...]
زان خرمن گل حاصل ما دامن چیده است
زان سیب ذقن قسمت ما دست گزیده است
ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز
تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است
چون خضر شود سبز به هر جا که نهد پای
[...]
حقا که ملامتگر روی تو ندیده است
معنی نشینده است و بصورت نگردیده است
پیغام که آورد سحر باد که از شوق
دیوانه شده بلبل و گل جامه دریده است
ای حلقه بگوش خم زلفین تو خورشید
[...]
این کیست که او پرده ز رخسار کشیده است
سرمست و چمان جانب گلزار چمیده است
در دشت چنین لاله خودرو نشکفته است
در باغ چنین میوه شیرین نرسیده است
چون است که هر کس که طمع کرده بدان باغ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.