خوشا دردی که درمانی ندارد
سری کز عشق سامانی ندارد
ندارد ذوق جان و لذت عمر
اگر دل مهر جانانی ندارد
دل بی مهر جانان هر که راهست
دلی دارد ولی جانی ندارد
چه حاصل دارد از باغ وجود، ار
بکف سیب زنخدانی ندارد
زهی نادان که با صد گونه الوان
بخوان اندر نمکدانی ندارد
بهر کشور قدم زد موکب عشق
امیر عقل فرمانی ندارد
چه ترسانی ز دیوان حسابم
برو دیوانه دیوانی ندارد
چسان مجموع گردد خاطر آنراک
سر زلف پریشانی ندارد
بغیر از آه سرد و چهره زرد
حدیث عشق برهانی ندارد
خوش آن عاشق که با زلف و رخ دوست
حدیث از کفر و ایمانی ندارد
اگر عشقی نباشد، عیب حسن است
خراب آن ده که دهقانی ندارد
بهشت از صحبت خوبان بود دل
خیال حور و غلمانی ندارد
و گر بی صحبت خوبان بهشتی است
بمعنی روح و ریحانی ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلتنگی است و بیانگر این است که درد و رنج ناشی از عشق واقعی و ناب، تنها درمانی ندارد. شاعر میگوید که زندگی بدون عشق و مهر جانانی بیمعنی است و دردی که عشق را نداشته باشد، ارزش ندارد. او به نقصهای زندگی اشاره میکند و تأکید میکند که زیبایی و لذتی در زندگی وجود ندارد اگر عشق در آن نباشد. همچنین به دیوانگی و بیفکری در غیاب عشق انتقاد میکند و به این نکته میپردازد که عشق و ارتباط با محبوب، بهشت را برای انسان به ارمغان میآورد و بدون آن، زندگی معنایی ندارد. در نهایت، عشق حقیقی را برترین ارزش و زیبایی زندگی میشمارد.
هوش مصنوعی: خوشا دردی که راهی برای درمانش نیست و سرنوشتی از عشق برای آن تعیین نشده است.
هوش مصنوعی: اگر دل عاشق نباشد و عشق واقعی را تجربه نکند، زندگی چه لذتی خواهد داشت و جان چه ذوقی خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: هر کسی که عاشق است، دل پرمحبت دارد، اما بدون عشق واقعی، زندگی و روحی ندارد.
هوش مصنوعی: اگر باغی داشته باشی، اما شکوفهای زیبا نداشته باشد، چه فایدهای دارد؟ این به این معناست که زیبایی و جذابیت مهمتر از داشتن چیزهایی است که شاید به تنهایی ارزش خاصی نداشته باشند.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که بدون دانش و خرد در حال صحبت کردن است، ولی خودش نمیداند که در شرایطی قرار دارد که ارزشی ندارد.
هوش مصنوعی: عشق به عنوان نیرویی قوی، بر هر کشوری سفر میکند و عقل، که معمولاً باید راهنمایی کند، در این مورد تسلطی ندارد.
هوش مصنوعی: نگران نباش، تو دیوانهای که حساب و کتاب من تو را نمیتواند بترساند.
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است ذهن کسی که در هم و برهمی و بینظمی است، جمع و مرتب شود؟
هوش مصنوعی: جز آهی عمیق و چهرهای رنگپریده، کسی نمیتواند داستان عشق را به خوبی بیان کند.
هوش مصنوعی: عاشق واقعی کسی است که با زیبایی و جذابیت محبوبش، نه تنها به مسائل اعتقادی و باورهای متفاوت فکر نمیکند، بلکه در دنیای عشق خود فقط به زیباییها و احساسات میاندیشد.
هوش مصنوعی: اگر عشق وجود نداشته باشد، نقص زیبایی است. خراب کردن آن ده، نشانهای از بیکفایتی دهقان است که قادر به مراقبت از زمین خود نیست.
هوش مصنوعی: بهشت در کنار سخنان نیکان و خوبان وجود دارد و دل کسی که این صحبتها را میشنود، دیگر هوس حور و غلمان نمیکند.
هوش مصنوعی: اگر بدون همراهی خوبان زندگی کنی، بهشتی که در نظر داری، هیچ معنای روحانی و خوشبو نخواهد داشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یکی اول که پیشانی ندارد
یکی آخر که پایانی ندارد
جهان بی عشق سامانی ندارد
فلک بی میل دورانی ندارد
غم بیهوده پایانی ندارد
بغیر از باده درمانی ندارد
خمش کین قصه پایانی ندارد
زبانی و زبان دانی ندارد
چو او خود ساز و سامانی ندارد
چو او خود کاخ و ایوانی ندارد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.