تعالی الله چه حسنست این که چون برقع براندازد
اگرباشد دل از آهن که همچون موم بگدازد
همه خوبان به حسن خویش می نازند
چنان باشد که حسن او به روی خوب می نازد
بود رسم پری رویان که با دیوانگان سازند
شدم دیوانه آن تندخو یاری که او با من نمی سازد
مکن ای مدّعی عیبم اگر نالم جدا از یار
که من در هجر می سازم و لیکن دل نمی سازد
کجا پروا کند محیی که در عالم بود عاری
چنان مشغول کار است او که با خود هم نپردازد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
ستوده شاه شدادی که دولت زو سر افرازد
گزیده میر بهرامی که ملکت زو همی نازد
نبرده بوالحسن کاحسان ز گیتی باد دلش سازد
علی کز همت عالی بگردون بر همی تازد
هزاران خیل جنگی را بیک کوشش براندازد
[...]
سوار صبحدم هر روز کز مشرق برون تازد
سپر برگیرد و شمشیر و با من جنگ آغازد
به خون حنجرم خنجر بیالاید سحرگاهی
به قصد خون به بالین هنرمندی دگر تازد
از آن دونی که گردون راست اندر نام و در همت
[...]
چنین کان ترک عاشقکش به حسن خویش مینازد
سزد کز غایت حشمت به حال من نپردازد
به راهش خاکم ای دیده بزن بر آتشم آبی
که ترسم توسنش را ز آتش دل نعل بگدازد
عجب تند است رخش او که گردش درنمییابد
[...]
گر آن خورشید روزی بر سر من سایه اندازد
رقیبش همچو ابری آید و روزم سیه سازد
گرفتارم بدست نازنینی کز هوای خود
مرا چون زارتر بیند بخوبی بیشتر نازد
چنان خوبی که گر آیی میان مجلس خوبان
[...]
شهابآسا نگاهم از سپهر دیده میتازد
تماشا در بساط عارضش شطرنج میبازد
الا شاهی که فرزینوَش رقیب کج به او همدم
مرا او بیگنه از راستی رخمات میسازد
همین بار غمش عمریست همچون فیل بر دوشم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.