ای مزرع مهر تو دل من
وی تخم غم تو در گِل من
یک عمر ز کشت و کار این دشت
شد تخم غم تو حاصل من
بس غوطه زدم به بحر حیرت
تا کوی تو گشت ساحل من
از داغ دلم نگردی آگه
تا لاله بروید از گل من
از جنبش تیغ ابروانت
خون می جهد از مفاصل من
پروانه جان فشانیم ده
ای روی تو شمع محفل من
باری به جمال خویش بنگر
چون بگذری از مقابل من
ای یک گره از شکنج زلفت
حلّال هزار مشکل من
دیوانه شوم اگر نباشد
زلف سهیت سلاسل من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای روی تو راحت دل من
چشم تو چراغ منزل من
آبیست محبت تو گویی
کآمیختهاند با گل من
شادم به تو مرحبا و اهلا
[...]
خاری که شکست در دل من
روزی که برآید از گل من
بی حاصلی است حاصل من
حل ناشدنی ست مشکل من
ای یا تو مونس دل من
رخسار تو شمع محفل من
فردوس، نمی کنم تمنا
تا کوی تو هست منزل من
شادم که غم تو ای دل آرام
[...]
مهر تو نشسته در دل من
عشق تو سرشته با گل من
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.