گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قاسم انوار

میسرت نشود عاشقی و مستوری

بوصل راه نیابی، بوصف مغروری

اگرچه قبله شهری، ازین حدیث ملاف

که این سخن ز تو دورست و تو ازین دوری

بعشق راه نیابی، بگنج و مال و منال

اگر بگنج فریدون و جاه فغفوری

چو آفتاب رخ یار در جهان پیداست

ولیک سد عظیمست علت کوری

رسید نعمت و عشرت، رسید دولت و جاه

که: میخورید عزیزان ولی بدستوری

مرا بقرب جناب تو آشنایی ده

بجان دوست، که آشفته ام ز مهجوری

بیار ساقی جانها، که قاسمی تشنه است

شراب ناب «انا الحق » ز جام منصوری