گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قاسم انوار

گر زاهدست جانم، اگر رند می پرست

با روی تست روی دلم، هر کجا که هست

جانم فدای ساقی و دردی درد او

کز نیم جرعه توبه و ناموس ما شکست

ذرات کاینات برقصند «لایزال »

قومی ز باده مست و گروهی ز باد مست

انصاف و راه راست نبود این که واعظان

گفتند: می بدست و گرفتند می بدست

از دل رسید هرچه برویم رسید و من

دل را بدوست دادم و از درد دل برست

از یار اگر مراد نداری طلب؛ رواست

شوخی مکن، که مصلحت کار از آن سرست

«ارنی » بگو ز مستی «لن » کاندرین مقام

سر در کشست عاشق و معشوق سرکشست

گر پرتو جمال تو از روی بت ندید

رهبان دیر ما ز چه رو گشت بت پرست؟

بگشاد پرده از رخ اسرار قاسمی

در حال می فروش سر خم باده بست