گنجور

 
قاسم انوار

از ما خبر برید بدان عاشقان مست :

پیمانه پر کنید، که پیمان ما شکست

صورت نبست شیوه زهد و صلاح ما

با عاشقان مست نشستیم می بدست

ماییم و جام باده و رندی و عاشقی

تا عاقبت شویم برین در چو خاک پست

با ما سخن ز باده و ساقی و جام گوی

کازاده است از دو جهان رند می پرست

هر جان بآرزویی و هر دل بمقصدی

ماییم و جام باده و معشوقه الست

در راه عشق حاضر و چالاک ره روید

هرجا که فتنه ایست برین رهگذار هست

قاسم، سخن مگوی، بجان سخن بدان

جان سخن شناس چو کبریت احمرست