ای دل و جان عاشقان خسته تیغ مرحبا
غلغله تو در سمک کوکبه تو در سما
غیرت تو هزار را برده بعالم فنا
بر سر کوی عاشقی کشته بتیغ ابتلا
باده بنوش و دم مزن صید در حرم مزن
لاف ز بیش و کم مزن بر در بام کبریا
چونکه بحضرتش روی،گر همه کهنه،گر نوی
بال و پرت فنا کند پرتو نور آن لقا
گر تو بهار و گلشنی در همه چشم روشنی
یاد حبیب جان دهد آینه ترا صفا
نعره «قل کفی » زدم جام می صفا زدم
چونکه رسید از ان کرم جان و دلم بمنتها
قاسم،اگر تو عاشقی چیست طریق صادقی؟
تیغ خورند بر قفا صبر کنند در بلا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اس ارملا اذا عرا
وارع اذالمرء اسا
در دو جهان لطیف و خوش همچو امیر ما کجا
ابروی او گره نشد گر چه که دید صد خطا
چشم گشا و رو نگر جرم بیار و خو نگر
خوی چو آب جو نگر جمله طراوت و صفا
من ز سلام گرم او آب شدم ز شرم او
[...]
صل علی محمدٍ دُرّة تاج الاصطفا
صاحب جیش الاهتدا ناظم عقد الاتّقا
بلبل بوستان شرع اختر آسمان دین
کوکب دُرّی زمین درّی کوکب سما
تاج ده پیمبران باج ستان قیصران
[...]
عقل برو برو برو عشق بیا بیا بیا
راحت جان ما توئی دور مشو ز پیش ما
داروی درد عاشقی هست دواش درد دل
نیست به نزد عاشقان خوشتر ازین دوا دوا
کشتهٔ تیغ عشق او زنده دلست جاودان
[...]
ای رخ جانفزای تو جام جم جهان نما
گشته عیان ز روی تو ذات و صفات کبریا
حسن خط جمال تو هست چو عین ذات حق
ذات حق از جمال تو گشت عیان و رونما
عرش خدا چو روی او بود نمود روی از او
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.