ای آسیا، ای آسیا، سرگشتهای چون ما چرا؟
از ما مپوشان راز خود، با ما بیان کن ماجرا
در چرخ خود مستانهای در دور خود فرزانهای
از ما چهها داری خبر؟ کز ما برقصی دایما
از کان جدا ماندی، زان در نفیری، ای رجا
با ما بگو، ای بوالوفا، از قصههای ما مضا
داری سلوکی بس عجب در حالت وجد و طرب
در یک نفس طی میکنی از مبتدا تا منتها
از آب دارد جان ما در قصهها چون آسیا
ای عقل دوراندیش ما، آخر کجا رفتی؟ بیا
گم شو ولیکن گم مکن اسرار در عشق لَدُن
هم تو نوی هم تو کهن هم کوه و هم بانگ و صدا
هم جان تویی، هم تو جهان، هم جوی و هم آب روان
هم آسیابانی بدان هم گندمی، هم آسیا
ای عشق، بس جان دوستی، هم دشمنی هم دوستی
در مغزی و در پوستی، فیالجمله با شاه و گدا
ای محرم اسرار تو، ای جعفر طیار تو
ای قاسم انوار تو، ای مس جان را کیمیا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کوس تو اندر خوردنی، هر روزگار اندر منه
باد برگست و قفا سفت و سیل و عصا؟
ای گنبد زنگارگون ای پرجنون پرفنون
هم تو شریف و هم تو دون هم گمره و هم رهنمون
دریای سبز سرنگون پر گوهر بی منتها
انوار و ظلمت را مکان بر جای و دائم تازنان
ای مادر نامهربان هم سالخورده هم جوان
[...]
طال اللّیالی بَعدَکُم و اَبیَضَّ عَینی مِن بُکا
یا حَبّذا اَیّا مَنا فی وَصلکم یا حَبّذا
آه از غم آن خوش پسر کز هجر او عمرم به سر
رفت و نیامد زو خبر جز حسرت و رنج و عَنا
اندر فراق دلبرم حیران شد این دل در برَم
[...]
زلف و رخت چون روز و شب زان زلفکان بلعجب
افگنده در شور و شغب جان و دل عشاق را
ای رستخیز ناگهان وی رحمت بیمنتها
ای آتشی افروخته، در بیشه اندیشهها
امروز خندان آمدی، مفتاح زندان آمدی
بر مستمندان آمدی، چون بخشش و فضل خدا
خورشید را حاجب تویی ، اومید را واجب تویی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.