بجز وصلت حیات جاودان نیست
چو مویت سنبلی در بوستان نیست
میان خانقه بسیار جستم
بجز ذکر تو درد صوفیان نیست
نشان اینست: کاندر راه عرفان
خطا گفتن نشان راستان نیست
چه مستیها که دارد زاهد ما؟
چه حاصل؟ چون ز جنس سرخوشان نیست
جعل سرگین پرست و روسیاهست
بجز دزدی میان کاروان نیست
پناه خود بعشق آور، که چون عشق
رسولی در میان امتان نیست
چو خورشید جمالت جلوه گر شد
از آن دم قاسمی را فکر جان نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر جستجوی عمیق در زندگی و عشق الهی است. شاعر به این نتیجه میرسد که غیر از پیوند با عشق حقیقی، هیچ چیز دیگری ارزش ندارد. او تأکید میکند که در میان جستجوها، تنها ذکر و یاد معشوق میتواند درد صوفیان را تسکین بخشد و راهیابی به حقیقت را نشان دهد. همچنین شاعر به نقد زاهدان میپردازد که به ظاهر زهد میورزند اما حقیقتاً از خوشیهای زندگی بیبهرهاند. در نهایت، او عشق را به عنوان پناهی میداند که در آن هیچ چیز دیگری لازم نیست و وجود جمال معشوق به قدری نورانی است که هر گونه افکار دیگر را محو میکند.
هوش مصنوعی: جز ارتباط با معشوق، زندگیای جاودانه وجود ندارد. همچنان که گل سنبل در باغ وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در میان خانقاه به دنبال چیزهایی بودم، اما جز یاد تو در دل دردمندان صوفی هیچ چیز دیگری نیافتم.
هوش مصنوعی: علامت این است که در مسیر عرفان، اشتباه گفتن نشانهی حقیقتجویان نیست.
هوش مصنوعی: زاهد ما چه خوشیها و سرمستیهایی دارد، اما به چه دردش میخورد؟ زیرا او از جنس خوشگذرانیها نیست.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که کسی که در ظاهری فریبنده میزند و به کار زشت یا ناپسند مشغول است، در واقع جز خودخواهی و دزدی از دیگران نمیکند. در واقع، این افراد به جای اینکه کار دیگری انجام دهند، تنها به منافع خود فکر میکنند و به سرقت از امانت دیگران مشغولند.
هوش مصنوعی: از عشق به عنوان پناهگاهی مطمئن استفاده کن، زیرا در میان مردم، عشق همانند یک پیامبر است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
هوش مصنوعی: زمانی که زیبایی تو مانند خورشید درخشید، از آن لحظه به بعد هیچ فکری جز جان قاسم به ذهن نمیآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خدای من بتا بر آسمان نیست
اگر بر من دل تو مهربان نیست
مرا باری در ینحالت زبان نیست
دل اندیشه و طبع بیان نیست
چگونه مرثیت گویم شهی را
که مثلش زیر چرخ آسمان نیست
زرنج دل چنان بسته زبانم
[...]
حدیث خسرو و شیرین نهان نیست
وزان شیرینتر الحق داستان نیست
که یارب قصد حیدر در میان نیست
اگر خصمی بمن بود این زمان نیست
دل ما را ز دست غم امان نیست
نشان شادمانی در جهان نیست
جهان پر آشنا و من به غم غرق
که دریای محبت را کران نیست
کسی کو یک زمان در عمر خوش بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.