در سویدای دلم سودای اوست
در دل و جانم تمناهای اوست
نیر اعظم، که شمع عالمست
پرتوی از چهره زیبای اوست
من نمی دانم ز حال دل که چیست؟
این قدر دانم که دل مولای اوست
چون مقلد با طریقت ره نبرد
در حقیقت خار ما خرمای اوست
هر که فانی شد ز طبع آب و خاک
این قبای عشق بر بالای اوست
بوی جان می آید از باد و صبا
نکهتی از عنبر سارای اوست
قاسمی چون واقف اسرار شد
خاک کویش جنت الماوای اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و تمایل شدید شاعر به معشوقش است. شاعر احساسات عمیق و آرزوهای قلبیاش را دربارهی محبوبش بیان میکند و به زیبایی و نورانی بودن او اشاره میکند. او نمیداند که دلش به چه حالتی است، اما میداند که در دلش عشق به این معشوق وجود دارد. شاعر همچنین به این نکته میپردازد که هر کسی که از دنیای مادی بگذرد، به عشق و زیبایی معشوق میرسد و بوی خوش عشق او در هوا پراکنده است. در نهایت، شاعر به مقام و جایگاه معشوقش اشاره میکند که سرزمین عشق و بهشتی برای فانیشدگان است.
هوش مصنوعی: در اعماق قلبم، عشق و آرزوی او وجود دارد و تمام وجودم پر از خواستههای اوست.
هوش مصنوعی: نیر اعظم، که به عنوان روشنایی بزرگترین منبع نور و آگاهی شناخته میشود، نور و درخشندگیاش ناشی از زیبایی و چهره دلانگیز اوست.
هوش مصنوعی: من از وضعیت دل خود خبر ندارم، اما میدانم که دل متعلق به مولای اوست.
هوش مصنوعی: هرگاه کسی که تنها از روی تقلید عمل میکند، نتواند به حقیقت راه یابد، در واقع آنچه که به دست میآورد، فقط ظاهر امور است و نه حقیقت.
هوش مصنوعی: هر کسی که از طبیعت آب و خاک گذر کند و دنیایی را پشت سر بگذارد، پوششی از عشق بر اوست و به مقام والایی میرسد.
هوش مصنوعی: نسیم و باد بویی را به همراه میآورند که یادآور روح و جان است و عطر او همانند عنبر خوشبوست.
هوش مصنوعی: قاسمی به درستی به رازها آگاه شد و متوجه شد که خاک آن دیاری که در آن زندگی میکند، بهشت اوست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جمله عالم فتنه و غوغای اوست
در همه جا منزل و مأوای اوست
خسروی کافاق زیر رای اوست
افسر خورشید خاک پای اوست
دوزخ و جنت همه اجزای اوست
هرچه اندیشی تو او بالای اوست
آمد آن یاری که در دل جای اوست
راحت جان صورت زیبای اوست
آشنایی تازه کرد این سرکه او
ز آشنایان قدیم پای اوست
یک قبا جانم که از تن رفته بود
[...]
عالمی آشفته سودای اوست
پاک از این بد گوهران دریای اوست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.