آمد آن یاری که در دل جای اوست
راحت جان صورت زیبای اوست
آشنایی تازه کرد این سرکه او
ز آشنایان قدیم پای اوست
یک قبا جانم که از تن رفته بود
دیدم آنگه در ته یک تای اوست
لذت خو کرده خود باز یافت
دل که بد خو کرده حلوای اوست
خارها بس نیش سختم می زنند
گر چه ناوک رسته خرمای اوست
بر دلم کوه و غم و دل بر قدش
وه چه بارست اینکه بر بالای اوست
خسروا، گر دل ستد، تو در بمان
گیتی آن داند که آن کالای اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و ملاقات با یاری است که در دل شاعر جای دارد. شاعر از زیبایی و آرامش جان که در صورت محبوبش نهفته است صحبت میکند و احساس میکند که آشنایی تازهای با او برقرار کرده است. در ادامه، شاعر از جدایی و کمبودهایی که احساس کرده، سخن میگوید و به آرامشی که در وجود محبوبش میبیند اشاره میکند. او همچنین از رنجها و مشکلاتی که در دل دارد، سخن میگوید و بر این باور است که محبوبش باعث تسکین دردهای اوست. در پایان، شاعر به این نکته اشاره میکند که اگر کسی دل را برباید، زندگی تنها به قیمت عشق ارزشمند است.
هوش مصنوعی: دوست زیبایی که در دل و جانم جای دارد، به سراغم آمده و راحتی و آسایش را برایم به ارمغان آورده است.
هوش مصنوعی: این سرکه ارتباط جدیدی برقرار کرده و به یاد قدیمیها افتاده است، زیرا هنوز وابسته به آنهاست.
هوش مصنوعی: من یک قبا (لباسی شیک) را دیدم که جانم از آن جدا شده بود و فهمیدم که در پایان آن قبا، روح من نهفته است.
هوش مصنوعی: دل که به چیزی عادت کرده، دوباره از آن لذت میبرد، چون آن لذت به طور طبیعی برایش خوشایند است.
هوش مصنوعی: خارها به طرز شدیدی مرا آزار میدهند، هرچند که میوه شیرین خرما به دلیل آنها به دست آمده است.
هوش مصنوعی: دل من پر از غم و ناراحتی است، و این بار سنگین به قدری زیاد است که بر دوش کسی قرار دارد که بسیار بلندتر از من است.
هوش مصنوعی: ای عزیز، اگر دل کسی را برباید، تو در این دنیا به حال خودت بمان، زیرا تنها او میداند که این دل به او تعلق دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جمله عالم فتنه و غوغای اوست
در همه جا منزل و مأوای اوست
خسروی کافاق زیر رای اوست
افسر خورشید خاک پای اوست
دوزخ و جنت همه اجزای اوست
هرچه اندیشی تو او بالای اوست
عالمی آشفته سودای اوست
پاک از این بد گوهران دریای اوست
هرچه بینی صورت اسمای اوست
هر که یابی غرقهٔ دریای اوست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.