گنجور

 
فنودی

نه در کف سبحه، نه بر دست جام است

نه مسجد نبه خراباتم مقام است

نمی گویم که این نا اهل اهلست

به کیش خویش خودبینی حرام است

اگر باده ننوشم مست عشقم

مرا خون جگر شرب مدام است

عدو گر تهمتم زد نیست باکی

چو حق اندر کمین انتقام است

خدا را خواجه طعنم زاد ندانم

گناهم چیست، تقصیرم کدام است

اگر تقصیر کارم کان عفوی

وگر هم بیگناهم، لطف عام است

در آن حضرت اگر خصمم نخواهد

همینم بس دعای صبح و شام است

به عالم هر که او اهل هنر شد

خلیلش کم عدویش خیل عام است

که نه در مسجدم اذن و جوازی

نه در میخانه ام، کاین شیخ خام است

 
 
 
گلها برای اندروید
باباطاهر

اگر دل دلبر و دلبر کدام است؟

وگر دلبر دل و دل را چه نام است؟

دل و دلبر به هم آمیته وینم

ندونم دل که و دلبر کدام است

عطار

رَه میخانه و مسجد کدام است

که هر دو بر مَنِ مِسکین حرام است

نه در مسجد گذارندم که رِند است

نه در میخانه کین خَمّار، خام است

میان مسجد و میخانه راهی است

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۲۵ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
اثیر اخسیکتی

مدامم ده، که ایامم مدام است

شکار عیش را، ایام دام است

بیاور باده‌ای، کز وی دو قطره

خرابی دو عالم را تمام است

چه در بند حریفی، باده را باش

[...]

همام تبریزی

تو سلطانی و خورشیدت غلام است

نظر جز بر چنین صورت حرام است

ورای حسن در روی تو چیزی‌ست

نمی‌داند کسی کان را چه نام است

اگر جان را بهشتی در جهان هست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه