فنودی
»
گزیدهٔ اشعار
»
شمارهٔ ۱۲ - پاسخ غزلی به مطلع «شحنه بر راه و عسس در ره و منزل دور است - دزد اگر ره نتواند بزند معذور است» که در زمان حیات آن مرحوم مطرح و مطمح انظار افکار و اکابر و ناطقین این دیار بوده است
خاطر افسرده و دل خسته و تن ونجور است
پا پر از آبله و کعبه ی مقصد دور است
غمزه خون ریز و مژه تیز و کمان ابروی دوست
زین میان کشتن ما بی گنهان منظور است
دوش تا خون که را ریخته آن نرگس مست
که نخورده می و امروز چنین مخمور است
آتش انداز در این پنبهٔ تن، خوش بگذر
آنکه بر دار فنا جای کند منصور است
تافت تا نور جمال تو به صحرای وجود
سینه سینای غم و مشغله ی دل طور است
خواهی اکسیر سعادت بنمایم به تو من
آه خونین سحر، دانهٔ اشک شور است
شیخ از دشمن بدکیش میندیش جوی
زانکه ما غره به حق، خصم به خود مغرور است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.