گنجور

 
میرزاده عشقی

شماره ۱ - آرزوی دل: مرا گر به جاوید؟ عمری دهند - سپس بر سرم، تاج شاهی نهند

شماره ۲ - ابله ترین حیوانات: «بوآلو»، شاعر گویای مغرب - حکیم بخرد دانای مغرب

شماره ۳ - تأثیر سخن: شنیدم نویسنده ای در قدیم - نویسنده پاک رأی و حکیم

شماره ۴ - در صفحه غرب: بهارا به پاییز ما، دیده دوز - ز کلک تموزین دی، وی بسوز

شماره ۵ - در بزرگداشت فردوسی: این شنیدستم که عیسی، مرده‌ای را زنده کرد - مرده‌ای را زنده کرد و نام خود پاینده کرد

شماره ۶ - در ذم ناصر ندامانی: آنکو نموده است: استیضاح از جهان - اکنون ز وی کنند، ستیضاح ابلهان

شماره ۷ - گلهای پژمرده: خری از گلستان باغی گذشت - بسی گل به ره دیده، وقعی نهشت

شماره ۸ - نطق لرد معروف!: به لندن کرد نطقی، لرد معروف - کزو یک ملتی، گردیده مشعوف

شماره ۹ - در نکوهش نوع بشر: به پندار دانای مغرب‌زمین - پدیدآور پند نو «داروین»

شماره ۱۰ - نامه منظوم: مرحبا ای (کوهی) نیکو نهاد - لشخوران مردند، کوهی زنده باد

شماره ۱۱ - در هجو ضیاء الواعظین: چراغ الذاکرین، آن مرد جیغو - کند در مجلس شوری هیاهو

شماره ۱۲ - ملت فروش: یکی را ز تن، جامه در دزدگاه - بکندند از کفش پا تا کلاه