گنجور

 
عراقی

غلام حلقه به گوش تو زار باز آمد

خوشی درو بنگر، کز ره دراز آمد

به لطف، کار دل مستمند خسته بساز

که خستگان را لطف تو در کار، ساز آمد

چه باشد ار بنوازی نیازمندی را؟

که با خیال رخت دم به دم به راز آمد

چه کرده‌ام که ز درگاه وصل جان افزا

نصیب خسته دلم هجر جانگداز آمد؟

بر آستان درت صدهزار دل دیدم

مگر که خاک سر کوت دلنواز آمد؟

غبار خاک درت بر سر کسی که نشست

ز سروران جهان گشت و سرفراز آمد

به هر طرف که شدم تا که شاد بنشینم

غم تو پیش دل من دو اسبه باز آمد

به روی خرم تو شادمان نشد افسوس!

دل عراقی از آن دم که عشقباز آمد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
جهان ملک خاتون

رسید مژده ی شادی که شاه باز آمد

خلاص یافت دل از غم که دلنواز آمد

نگارم ار چه بسی انتظار می فرمود

چو صد نگار کنونم ز در فراز آمد

مرا ز درد فراقش شکایتی می بود

[...]

اهلی شیرازی

سرشک شادی وصل ارچه جان گداز آمد

خوشم که دیگرم آبی بجوی باز آمد

بکعبه هر که ز بهر سجود شد ز درت

سری بسنگ زد آخر بعجز باز آمد

اگر چه عشق نخست از مجاز میخیزد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اهلی شیرازی
صائب تبریزی

دلم بجا زتماشای دلنوازآمد

شکار وحشیی از دام جست وباز آمد

چرا یکی نشود ده نشاط من کان شوخ

به صد عتاب شد وباهزارناز آمد

اگر چه از نظر آن دلبر گران تمکین

[...]

سعیدا

به من نه نامه از آن شوخ دلنواز آمد

همای رفته ز بخت بلند باز آمد

فکنده سر به زمین قاصدم به سوی تو رفت

چو دید قامت سرو تو سرفراز آمد

بجز ترانهٔ ناقوس نغمه راست نکرد

[...]

عارف قزوینی

به کوی میکده هرکس که رفت باز آمد

ز قید هستی این نشئه بی‌نیاز آمد

هزار شکر که ایران چو کبک زخمی باز

برون ز پنجه شاهین و شاهباز آمد

بگو که پنهان گردند قاطعان طریق

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه