زقامت کرده ای بر پا قیامت
قیامت قامتی ای سروقامت
به پایت کس نکرد ار جانفشانی
گران جانی نموده است از لئامت
چوازحسن تو زاهد با خبر نیست
ز عشقت می کندما را ملامت
تورامأموم گردد شیخ وزاهد
کنی از روی مستی گر امامت
به پیغامی دهی جان مردگان را
تعالی الله از این فضل وکرامت
گذشته ز اشک سرخ و چهره زرد
بود با عاشقانت صد علامت
بلند اقبال اگر عاشق نمی بود
ز جان و زندگی بودش ندامت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بلرزم چون بیندیشم ز نامت
بدین دل چون توانم جست کامت
بصر در خواب و دل در استقامت
زبانش امتی گو تا قیامت
تو امّید منی اندر قیامت
ندارم گرچه جز درد وندامت
طناب عمرتان اندر سلامت
بهم پیوسته بادا تا قیامت
خرامان میرود آن سرو قامت
جهانی را از آن قامت قیامت
مؤذن گر ببیند قامتت را
فراموشش شود تکبیر و قامت
امام از شوق آن شکل و شمایل
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.