بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۶

زقامت کرده ای بر پا قیامت

قیامت قامتی ای سروقامت

به پایت کس نکرد ار جانفشانی

گران جانی نموده است از لئامت

چوازحسن تو زاهد با خبر نیست

ز عشقت می کندما را ملامت

تورامأموم گردد شیخ وزاهد

کنی از روی مستی گر امامت

به پیغامی دهی جان مردگان را

تعالی الله از این فضل وکرامت

گذشته ز اشک سرخ و چهره زرد

بود با عاشقانت صد علامت

بلند اقبال اگر عاشق نمی بود

ز جان و زندگی بودش ندامت