طرز دیگر بنگرم امسال یار پار را
بینم اندر جلوه هر دم در لباسی یار را
دیده ای یا رب عطا فرما که باشد حق شناس
تا شناسد هر لباسی پوشد آن عیار را
گه شود آدم که هر کس تا بدو نارد سجود
مرتد وملعون بود ابلیس سان کردار را
گاه گردد خضر هر گمگشته در ظلمات دهر
تا به سر منزل رساندگمرهان بسیار را
گه شودنوح نبی الله کز گرداب غم
سوی ساحل آورد طوفانیان زار را
گاه یونس گردد ومنزل کند در بطن حوت
تا به وحدت قعر دریا هم کنداقرار را
گه سلیمان زمان گردد در اقلیم وجود
حکم فرماید به حکمت مور را ومار را
گه شودیعقوب و گیرد گوشه بیت الحزن
گاه یوسف گردد و رونق دهد بازار را
گه خلیل الله گرددجای در آذر کند
باز از رخسار خودگلزار سازد نار را
گه شود موسی و آرد از عصائی اژدری
تا هراس اندازد اندر جان ودل کفار را
گه شودعیسی روح الله وچون چندی گذشت
میل فرماید که زینت بخش گردد دار را
گاه اژدر درگهی مرحب کش آمد گه به حلم
از ره حکمت فضولیها دهد اغیار را
گاه چون شمس الضحی بی پرده گرددجلوه گر
تا کنداز نور خود روشن در و دیوار را
گاه چون بیند که کس راه طاقت دیدار نیست
لن ترانی می رساند سائل دیدار را
خلق میترسم که چون منصور بر دارت زنند
ای بلنداقبال کمتر فاش کن اسرار را
هر سر موئی تو رابر تن زبانی گر شود
وصف نتوانی یک از صد حیدر کرار را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالات و ویژگیهای مختلف برخی از شخصیتهای مذهبی و تاریخی میپردازد. شاعر با اشاره به لحظات خاص زندگی انبیا و اولیا، به نمودهای مختلف قدرت و حکمت الهی اشاره میکند. او به تغییرات وضع روحی و معنوی افراد میپردازد و از طریق این تشبیهات، نشان میدهد که در هر زمان و مکان، خداوند با اشکال مختلف خود را به مخلوقاتش معرفی میکند. شاعر همچنین در پایان به خطراتی که ممکن است در اثر فاش شدن اسرار وجود داشته باشد، اشاره میکند و از خوانندگان میخواهد که در درک و توصیف این حالات دقت کنند.
هوش مصنوعی: اگر امسال به شکل دیگری نگاه کنم، میتوانم هر لحظه زیبایی یار را در جلوهای جدید ببینم.
هوش مصنوعی: خدایا، به من چشمی عطا کن که انسانهای اهل حق و شناس را بشناسد، تا بتوانند هر گروه و ویژگیای را در درون آنها تشخیص دهند.
هوش مصنوعی: گاهی انسان به جایی میرسد که اگر کسی جز او را سجده کند، مانند ابلیس مرتد و ملعون میشود.
هوش مصنوعی: گاهی پیشوای والهای مانند خضر، که در میان تاریکیهای زندگی سرگردان است، به یاری گمراهان میآید و آنها را به مقصد نهاییشان میرساند.
هوش مصنوعی: زمانی نوح نبی خدا به کمک گرداب غم آمد و طوفانیان زار را به سوی ساحل نجات داد.
هوش مصنوعی: گاه انسان مانند یونس در شکم ماهی قرار میگیرد و در عمق دریا به آرامش و وحدت دست مییابد.
هوش مصنوعی: زمانی ممکن است فردی مانند سلیمان در جهان وجود پیدا کند که با حکمت و درایت خود بتواند بر همه چیز، حتی بر کوچکترین و بزرگترین موجودات، حاکمیت داشته باشد. این شخص میتواند با توجه به حکمت و دانشش، به همه موجودات، اعم از مورچگان و مارها، فرمان دهد و آنها را به راه راست هدایت کند.
هوش مصنوعی: هر زمانی ممکن است یعقوب به گوشهای از غم و اندوه پناه ببرد و در زمان دیگری، یوسف به میان بیاید و زندگی را رونق بخشد.
هوش مصنوعی: گاهی ممکن است خلیلالله (ابراهیم) در آتش قرار گیرد، اما او باز هم از چهرهاش گلستان میسازد و از نار (آتش) گل بیرون میآورد.
هوش مصنوعی: گاهی موسی به معجزهای بزرگ تبدیل میشود و با عصایش اژدهایی به وجود میآورد تا مردم کافر را بترساند و در دلشان هراس بیندازد.
هوش مصنوعی: گاهی میشود که عیسی، پیامبر خدا، به دنیا میآید و پس از مدتی، تمایل مییابد که زینتبخش زندگی انسانها و جهان شود.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات اژدهایی درگاهی مهربان و خوشامدگو میآید، گاه با صبوری و از طریق راه دانایی، اجازه میدهد که دیگران در کارهای او فضولی کنند.
هوش مصنوعی: زمانی مانند خورشید در اوج خود، بدون هیچ مانعی ظاهر میشود و نورش را بر سطوح مختلف میتاباند، بهطوریکه هر گوشهای از فضا روشن میشود.
هوش مصنوعی: گاهی وقتی که میبیند کسی توانایی ویدی خود را ندارد، به آن درخواستکننده میگوید که هرگز مرا نخواهی دید.
هوش مصنوعی: من نگرانم که مردم مانند منصور تو را به دار بزنند، پس بهتر است اسرارت را کمتر فاش کنی.
هوش مصنوعی: هر بند مویی از تو به اندازهای شایسته توصیف است که اگر کسی بخواهد تو را وصف کند، نخواهد توانست حتی یک ویژگی از صدها ویژگی حیدر کرار را بیان کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ز مقدارت هزاران فخر بیمقدار را
داد گلزار جمالت جان شیرین خار را
ای ملوکان جهان روح بر درگاه تو
در سجودافتادگان و منتظر مر بار را
عقل از عقلی رود هم روح روحی گم کند
[...]
یارب انصافی بده آن شیخ دعوی دار را
تا به خواری ننگرد رندان دردی خوار را
شرع را آزار اهل دل تصور کرده است
زان گرفته پیشه خود شیوه آزار را
طبع بر گنج حقیقت قفل و شرع آمد کلید
[...]
منکه دارم از مژه بر دیده چندین خار را
جمله در چشمم نروبم گر در خمار را
میفروش از لطف بنماید حریفان چاره چیست
بهر می وجه کم و مخموری بسیار را
چرخ پر انجم شود از مکر شیخ اندر سماع
[...]
گر به فانوس خیال آیی چو شمع اغیار را
در سماع آرد رخت صد صورت دیوار را
لاف خوبی گر زند گلزار پیش روی تو
برق حسنت آتش غیرت زند گلزار را
سینهام چون غنچه بس کز داغ غم در تنگ بود
[...]
کاشکی رحمی بُدی آن فتنهگر عیّار را
تا نکردی پیشه خود این همه آزار را
کی در آرد بار دیگر حسن خوبان در نظر
هرکه روزی دیده باشد آنچنان رخسار را
کفر زلفش عروة الوثقای ایمان من است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.