در نافه از خطا مشک می زدبسی دم از بو
بو برد چون ز زلفت از شرم شد سیه رو
پیدا رخت به زلفت در سنبله است زهره
یا مه به برج عقرب یا شمس در ترازو
در آتش عذارت زلفت بود سمندر
از سوختن سیه شدهمچون پر پرستو
جنگ ار به مانداری داری ندانم از چیست
تیر وکمان و جوشن از ابرو ومژه ومو
جز چشم تو که کرده است صید دلم که دیده
در روزگار شیری گردد شکار آهو
دیدی که فتنه وشر بر پا شد ز هر سو
دادی به دست مستی خنجر ز چشم ابرو
تا درکنار گیرم شاید سهی قدت را
از آب چشمه چشم گردیده دامنم جو
گنج وصالت از رنج ما را به دست ناید
کاری مگر کند بخت ورنه نه زور وبازو
دوزخ مگر نباشد زآن گناهکاران
ای روبهشتی از چیست برمن نیفکنی خو
گوید که خواجه ماست الحق بلنداقبال
شعر مرا بخوانند گر بر مزار خواجو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساقی به آبگینه بغداد در فکند
یاقوت رنگ باده خوشخوار مشکبو
گویی که پیش عاشق، معشوق مهربانش
بگریست، اوفتاد به رخسارش اشک او
از دل برآورید دم سرد و آه گرم
[...]
در حلقه بتان است سر حلقه آن پری رو
در گوش حلقه زر بر دوش حلقه مو
زلفش گزنده عقرب کاکل کشنده افعی
قامت چمنده شمشاد نرگس جهنده آهو
لعل تو نقل و باده حرف تو تلخ و شیرین
[...]
ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گلِ رو
بر وزن مصرع زلف، در بحر بیت ابرو
سیر از قدح چه سان گشت، در یک دو روز نرگس؟
دل می کشد به ساغر، سبز است تا لب جو
در شیوه رمیدن، وحشی نگاه او را
[...]
از قامت بلندت قمری به لحن کوکو
در پیچ و تاب سنبل زان حلقه دو گیسو
مستانه گر خرامی از ناز در گلستان
غوغا و فتنه خیزد از طاق چرخ مینو
در بوستان خوبی موزونقدان بدیدم
[...]
در باغ تولیت دوش بودم روان به هرسو
آشفته و نظرباز، دیوانه و غزلگو
دیدم به شوخی آنجا افکنده شور و غوغا
عاشقکشانِ زیبا گلچهرگانِ مهرو
قومی به عشوه ماهر جمعی به چهره باهر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.