دل راگشاد کار ز صد عقده برترست
آزادی طبیعت این مهره ششدرست
غواص آرزوی گرفتاری توایم
ما را تأمل گره دام گوهرست
سر برنمیکشیم ز خط رضای دوست
چون خامه سعی لغزش ما هم به مسطرست
رنگ پریده ایست ز روی خزان ما
در بوتههای غنچه اگر خرد زرست
گر آرزو به چشم تامل نظرکند
خط لبی که دیده فریب است ساغرست
دریاکشیست مشرب بیهوشی حباب
از خویش رفتنت به دو عالم برابرست
دارم نوید مقدم سیماب جلوهای
ناصح خموش! گوشم از آواز پاکرست
تجدید رنگ و بو، نرود از بهار من
نخل حبابم و نفسم جمله نوبرست
واماندگی، فسردهٔ یأسم نمیکند
تسلیم سایه پرتو خورشید را پرست
بالا دویست آبلهٔ پا در این بساط
اینجا چو شمعگر قدمی هست بر سرست
فردا به خلد هم اگر این ما و من بجاست
ما را همین جبین عرقناککوثرست
یک روی گرم در همه عالم پدید نیست
خورشید هم به کشور ما سایهپرورست
دشوار نیست قطع امید من آنقدر
مقراض یأسم و دم تیغم مکررست
بیدل به قلزم اثر انتظار عشق
چشم تری که بی مژه گردید گوهرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات و آرزوهای انسانی میپردازد و در آن بر اهمیت آزادی، امید و عشق تأکید میشود. شاعر بیان میکند که دلگشایی و آزادی از هر نوع محدودیتی بالاتر است و انسانها همچون غواصانی در جستجوی آرزوهای خود هستند. وی به پیروی از رضای دوست و عدم سرکشی اشاره میکند و بیان میکند که حتی اگر ظاهراً در سختی به سر ببرند، امید و زیبایی در درونشان وجود دارد. شاعر بر این نکته تأکید دارد که تغییر و نو شدن بخشی از طبیعت زندگی است و باید در برابر یأس و ناامیدی تسلیم شد. در پایان، او به عشق و انتظار اشاره میکند که میتواند حتی در شرایط سخت به انسان امید و روشنی بخشد.
هوش مصنوعی: آزاد بودن دل و رهایی از مشکلات و دغدغهها، از حل کردن صدها مسئله و گرهی که به زندگی انسان چسبیده، مهمتر است. این آزادی طبیعت انسان را فراتر از این پیچیدگیها میبرد.
هوش مصنوعی: ما مانند غواصی هستیم که در انتظار فرصت برای یافتن گنج و آرزوهای تو به دام افتادهایم. این گنج که همان آرزوهاست، به ما نیاز دارد تا با دقت و تأمل به دنبال آن بگردیم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر راضی کردن دوست، هیچگاه از خطی که رسم کردهایم، سر بلند نمیکنیم؛ زیرا تلاش ما برای ایجاد خطا هم به نوعی در چارچوبی قرار دارد.
هوش مصنوعی: رنگی که از چهره خزان برجامانده، اگر در غنچهها باشد، شبیه به زر و طلاست.
هوش مصنوعی: اگر آرزو با دقت و تفکر به چیزی نگاه کند، میبیند که آنچه جذاب به نظر میرسد، در واقع فریبی است که مانند یک جام پر از خوشی و لذت است.
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن حالتی است که فردی درگیر احساس عمیق و غم فراق است. او میگوید که مانند حبابی که در دریا شکل میگیرد و به سرعت میترکد، وجودش تحت تأثیر از رفتن محبوبش دچار سردرگمی و بیهوشی شده است. این اتفاق به نوعی نشاندهنده آن است که رفتن محبوبش در هر دو دنیا، یعنی دنیای مادی و معنوی، تأثیر یکسانی دارد و به او لطمه میزند.
هوش مصنوعی: دارم خبر خوشی از زیبایی شگفتانگیز، گویی که یک معلم ساکت به من اشاره میکند! گوشم پر از صدای دلنشین والف است.
هوش مصنوعی: بهار من همیشه تازه و پررنگ است، و احساس و زندگیام هیچگاه کهنه نمیشود. نخل من از زیبایی و تازگی پر است و نفسهایم همیشه نو و تازه است.
هوش مصنوعی: تسلیم نشدن در برابر ناامیدی، مانند سایهای است که زیر نور خورشید قرار میگیرد و زندگی و شادابی را از آن دریافت میکند.
هوش مصنوعی: در اینجا مشخص است که در برابر هر توفیق یا پیشرفتی که فردی به دست میآورد، چالشها و دردسرهایی نیز وجود دارد. در واقع، هر قدمی که در راه موفقیت برداشته میشود، هزینه و زحمت خاص خود را دارد. بنابراین، باید با مشکلات سازگار شده و راه را ادامه داد.
هوش مصنوعی: اگر فردا هم در بهشت، ما و من وجود داشته باشد، ما همین پیشانی عرق کرده از آب کوثر را داریم.
هوش مصنوعی: در تمام دنیا، هیچگونه فردی با شخصیت گرم و دوستانه مثل تو وجود ندارد؛ حتی خورشید هم در کشور ما برای تو سایه میسازد و به تو احترام میگذارد.
هوش مصنوعی: قطع امید من کار سختی نیست، چون یأس من آنقدر تیز است که مکرراً مانند یک تیغ به من ضربه میزند.
هوش مصنوعی: در دل دریا، منتظر عشق، چشمی که بدون مژه شده است، مانند گوهری ارزشمند به نظر میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شاه جهان که خسرو فرخنده اخترست
بر شرق و غرب پادشه عدل گسترست
عزمش فرو برندهٔ ملک مخالف است
رأیش برآورندهٔ دین پیمبرست
سَهمَش به خاورست و نهیبش به باختر
[...]
ای آنکه روزگار بطبعت مسخرست
عزم تو باقضای سمایی برابرست
جاوید باد ، تاکه در ایام ملک تو
از خبث کافری همه عالم مطهرست
کشته ترا صمیم بیابان قرار گاه
[...]
در شعر من بعیب نگیرند اهل فضل
گر جای جای قافیه بعضی مکرّرست
معنی سر سخن بود و قافیه تنش
بر یک تر ازو او دوسر، آن چون دو پیکرست
گر قافیه دو باشد و معنی یکی بدست
[...]
امروز روز نوبت دیدار دلبرست
امروز روز طالع خورشید اکبرست
دی یار قهرباره و خون خواره بود لیک
امروز لطف مطلق و بیچاره پرورست
از حور و ماه و روح و پری هیچ دم مزن
[...]
این بوی روحپرور از آن خوی دلبر است
وین آب زندگانی از آن حوض کوثر است
ای باد بوستان مگرت نافه در میان
وی مرغ آشنا مگرت نامه در پر است
بوی بهشت میگذرد یا نسیم دوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.