آن جنگجو به ظاهر گرپشت داده است
پنهان دری ز فتح نمایانگشاده است
از بسکه سعی همت مردان فروتنیست
پشت سپه قوی به سوار پیاده است
محو قفاست آینهپردازی صفا
از ریشدار هیچ مپرسید ساده است
طفلی چه ممکن است رود ازمزاج شیخ
هرچند مو سفیدکند پیرزاده است
از علت مشایخ و طوارشان مپرس
بالفعل طینت نر این قوم، ماده است
هرجا مزینی است به حکم صلاح شرع
در ریش محتسب بچهاش را نهاده است
اینجا خیالگنبد عمامه هیچ نیست
بار سرین بهگردن واعظ فتاده است
زاهد کجا و طاعت یزدانش ازکجا
در وضع سجده شیوهٔ خاصش اراده است
رعنایی امام ندارد سر نماز
مینازد از عصاکه به دستش چه داده است
ملا هزار بار به انگشتهای دخل
ته کرده درس وگرم تلاش اعاده است
نامرد و مرد تا نکشد زحمتگواه
قاضی درین مقدمه غورش زیاده است
اقبال خلق بسکه به ادبار بسته عهد
پیش اوفتاده است و قفا ایستاده است
پستی کشید دامن این حیزطینتان
چندان که نامشان به زبانها فتاده است
نقش جهان نتیجهٔ اندیشهٔ دوییست
نیرنگ شخص و آینه تمثال زاده است
بیدل چه ذلت استکهگردون منقلب
در طبع مرد خاصیت زن نهاده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی و نقد وضع اجتماعی و اخلاقی افرادی که در جامعه در نقشهای مختلف قرار دارند، میپردازد. او به جنگجویانی اشاره میکند که در حالتی دروغین، خود را قوی و پیروز نشان میدهند، در حالی که حقیقت چیز دیگری است. شاعر بر این نکته تأکید دارد که بسیاری از افراد، به ویژه زاهدان و علمای دین، در شرایط کنونی تنها به ظاهر میپردازند و از حقیقت دور شدهاند.
شاعر همچنین به تضادهایی در رفتار انسانها اشاره میکند؛ مثلاً کسی که خود را متعهد به دین نشان میدهد، اما در عمق وجودش هیچ تعهدی ندارد. بحث بر سر ظاهر و باطن، زهد و ریاکاری، و سقوط ارزشها در میان اقشار مختلف جامعه و چالشهایی که بر سر راه صداقت و همت افراد وجود دارد، از دیگر مضامین شعر است.
در نهایت، شاعر حس ذلت و انزوا را در بین افرادی که به نوعی در این چرخه گرفتار شدهاند، به تصویر میکشد و از تغییرات اساسی در طبیعت انسانها صحبت به میان میآورد.
هوش مصنوعی: جنگجو به نظر میرسد که پشت کرده، اما در حقیقت در دل خود در را برای پیروزی باز کرده است.
هوش مصنوعی: به خاطر تلاش و کوشش مردان، همت و تلاش آنها نتیجهای تواضعآمیز دارد، به گونهای که سواران قوی به پیادهنظام وابسته هستند.
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره شده است که در دنیا و در زندگی، زیبایی و پاکی ممکن است تحت تاثیر چیزهایی قرار بگیرد که ما آنها را نمیبینیم یا درک نمیکنیم. همچنین میگوید که برخی سوالات و کنجکاویها نه تنها مفید نیستند، بلکه میتوانند ما را از درک واقعیات دور کنند. در نتیجه، بهتر است به سادگی بگذریم و از پیچیدگیها دور شویم.
هوش مصنوعی: یک کودک چگونه میتواند از رفتار و منش یک عالم پیر فاصله بگیرد، با وجود اینکه ممکن است موهایش سفید شده باشد، او هنوز هم فرزند آن عالم است.
هوش مصنوعی: از بزرگان و پیشوایان نپرسید که چه عاملی باعث شده تا این گروه به این شکل رفتار کنند؛ زیرا ذات و طبیعت آنها، به گونهای است که گرایش به نرینگی دارند.
هوش مصنوعی: هرجا که به خاطر مصلحت دین و قانون، نیاز باشد، بچه محتسب (ناظر) در زیر دست و پای او قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: در اینجا، نشان داده میشود که ظواهر و انتظارات مذهبی و دینی کماهمیت هستند و واقعیتهای زندگی به شکل دیگری پیش میروند. به نوعی، مسئولیتها و بارهای سنگین زندگی بر دوش واعظانی است که در ظاهر خود را متعهد و مذهبی نشان میدهند، اما در باطن، نشانهای از آن اعتقادات واقعی در آنها دیده نمیشود.
هوش مصنوعی: زاهد کجا و عبادت خداوندش از کجا، شیوه خاص سجدهاش نشانهای از اراده اوست.
هوش مصنوعی: زبان باز شده است و او با ظاهری زیبا و شگفتانگیز در حال نماز است. او با عصایی که در دست دارد، به خود مینازد و احساس افتخار میکند.
هوش مصنوعی: معنای این بیت این است که ملا (روحانی) به هزار نفر آموزش میدهد و در این تلاش مداوم خود، همواره بر دروس خود تأکید میکند و تلاش میکند که آن را به دیگران منتقل کند.
هوش مصنوعی: افراد نامرد و مرد واقعی هر یک به نوعی خود را در معرض قضاوت دیگران قرار میدهند و در این میان، باید توجه کرد که تلاش و زحمتهای آنها به چه میزان است. در این زمینه، نکتهها و جزئیات زیادی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود.
هوش مصنوعی: مردم به دلیل شکستها و ناامیدیها، ارتباط خود با او را قطع کرده و از او دور شدهاند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که افراد یا چیزهایی که در اینجا به آنها اشاره شده، به اندازهای در جامعه و محافل مختلف شناخته شده و مورد توجه قرار گرفتهاند که نامشان به زبانها افتاده است. به عبارت دیگر، حضور و تأثیر آنها به قدری بارز و قابل توجه است که همه دربارهشان صحبت میکنند.
هوش مصنوعی: جهان آنچه را که هست، نتیجهٔ تفکرات و دوگانگیهای ماست. شخصیت فرد و تصویری که در آینه میبیند، حاصل این نیرنگها و تفسیرهاست.
هوش مصنوعی: بیدل در این بیت به احساس ذلت و ناتوانی اشاره میکند که از تغییرات روزگار ناشی میشود. او میگوید که چگونه سرنوشت و تحولات زندگی به گونهای است که به طبع و ویژگیهای خاص انسانها آسیب میزند و انسان را در موقعیتی نابرابر قرار میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هیچ می دانی چرا اشکم ز چشم افتاده است
زانک پیش هر کسی راز دلم بگشاده است
کارم از دست سر زلف تو در پای اوفتاد
چاره کارم بساز اکنون که کار افتاده است
هر زمان از اشک میگون ساغرم پر می شود
[...]
شب رو خونی که از چشمم به دور افتاده است
کردمش جا در کنار خود که مردم زاده است
گرچه پروردم به خون دل من او را در دو چشم
آن جگر گوشه به خون هر دم گواهی داده است
می خورندم همچو ساغر خون مدام این همدمان
[...]
بی تزلزل نیست هرکس چون علم استاده است
عشرت روی زمین از مردم افتاده است
تشنه چشمان بحر را سازند در یک دم سراب
حسن محجوب تو چون آیینه را رو داده است؟
با تهیدستان ندارد سختی ایام کار
[...]
لوح دنیا از خط مهر و محبت ساده است
ساده تر لوح کسی کو دل بدنیا داده است
داغ یاران، محنت دنیا، نفاق همدمان
جمله اسباب گذشتن از جهان آماده است
گر غرض شهرت نباشد، راه عزلت تنگ نیست
[...]
مانده در جهل مرکب آنکه لوحش ساده است
تیره بودن لازم چشم سفید افتاده است
وصل باشد لازمش حرمان، که گردیده سفید
چشم روزن تا به روی صبحدم افتاده است
بزم می دانند سربازان همت رزم را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.