خودگدازی نمِکیفیت صهبای من است
خالی از خویش شدن صورت مینای من است
عبرتم، سیر سراغم همه جا نتوانکردن
چشم بر خاک نظر دوخته، جویای من است
سازگم گشته گیام، این همه توفان دارد
شور آفاق، صدای پر عنقای من است
همچو داغ از جگر سوختگان میجوشم
شعله هرجامژهای گرمکند جای مناست
نتوان با همه وحشت ز سر دردگذشت
فال اشکیکه زند آبله در پای من است
فرصت رفته به سعی املم میخندد
چشمکِ برق همان ابروی ایمای من است
تخم اشکی بهکف پایکسی خواهم ریخت
آرزو مژده دِهِ اوج ثریای من است
اگر این است سر و برگ نمود هستی
داغ امروز من، آیینهٔ فردای من است
سجده محملکش صد قافله عجز است اینجا
اشک بیپا و سرم، در سر من پای من است
نیستم جرعهکش درد کدورت بیدل
چونگهر صافی دل بادهٔ مینای مناست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دخل و تحسین بجا باعث احیای من است
هر که را درد سخن هست مسیحای من است
گر چه صد پایه ز نقش قدم افتاده مرا
کهکشان جاده همت والای من است
به تماشای گل و لاله به بستان نروم
[...]
چرخ خاکستری از آتش سودای من است
وسعت آباد جهان گوشهٔ صحرای من است
فیض باطن سبب زینت ظاهر باشد
چاک دل غنچه صفت زیب سراپای من است
طرفه انداز خرامی است ترا فرش رهت
[...]
زلف آشفتهٔ سری موجهٔ دربای من است
تار قانون جنون جادهٔ صحرای من است
برق شمعیست که در خرمن من میسوزد
سنگ گردیست که در دامن مینای من است
لالهٔ دشت جنونم ز جگرسوختگی
[...]
رمضان گفت بعید این نه تقاضای من است
خورد آئین تو ناخوردن یاسای من است
شاهد آلای تو و زاهد کالای من است
اندر این کشور یا جای تو یا جای من است
گرچه مجنونم و صحرای جنون جای من است
لیک دیوانهتر از من دلِ شیدای من است
آخر از راه دل و دیده سر آرد بیرون
نیش آن خار که از دست تو در پای من است
رخت بربست ز دل شادی و هنگام وداع
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.