رزق، خلوتگه اندیشهٔ روزیخوار است
دانه هرگاه مژه بازکند منقار است
قطرهٔ ما نشد آگاه تامل، ورنه
موج این بحر گهرخیز گریبان زار است
الفت جسم صفای دل ما داد به زنگ
آب این آینه یکسر عرق گلکار است
طرف دامان تعلق ز خراش ایمن نیست
مفت دیوانه که صحرای جنون بیخار است
از کجاندیشی دل وضع جهان دلکش نیست
غم تمثال مخور آینه ناهموار است
بر تعین زدهای زحمت تحقیق مده
سر سودایی سامان به گریبان بار است
در بهاریکه سر و برگ طرب رنگ فناست
دست بر سر زدنت به زگل دستار است
ادب آموز هوستازی غفلت پیریست
سایه را پای به دامن، ز خم دیوار است
رنگها بالفشان میرود و میآید
این چمن عالم تجدید کهن تکرار است
ای ندامت مددی کز غم اسباب جهان
دست سودن هوسی دارد و پُر بیکار است
بیدل از زندگی آخر نتوان جان بردن
رنگ این باغ هوس آتش بیزنهار است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی موضوعاتی چون اندیشه، روزی، تعلقات و واقعیتهای زندگی میپردازد. شاعر به اهمیت فکر و اندیشیدن در رسیدن به روزی اشاره میکند و میگوید که در دل این دنیا، حقیقتها و زیباییها مانند گل در آینه هستند. او بر این باور است که انسان باید از تعلقات دنیوی فاصله بگیرد و بر تحقیق و جستجوی حقیقت تمرکز کند. همچنین به ناپایداری زندگی و فانی بودن لذتها اشاره دارد و میگوید که در نهایت، انسان نمیتواند از زندگی تنها با آرزوهای هوس آلود فرار کند. در پایان، شاعر به این نکته میرسد که زندگی را باید با واقعیتهای آن پذیرفت و از تعلقات زائد فاصله گرفت.
هوش مصنوعی: رزق، جایی است که فکر و تدبیر برای تأمین زندگی در آنجا شکل میگیرد. هر زمان که چشم برهم بزنید و فرصت را غنیمت بشمارید، به مانند پرندهای که منقار خود را باز کند، به شما میرسد.
هوش مصنوعی: ما که درک درست و عمیقی نداریم، اگر کمی بیندیشیم متوجه میشویم که این دریا پر از جواهرات و زیباییهاست و وضعیتش بسیار دلخراش و خالی از سرزندگی است.
هوش مصنوعی: دوستی و نزدیکی میان انسانها، باعث میشود که دلهای ما به آرامش و روشنی برسد. زیبایی و لطافت این آینه، نشاندهنده عشق و احساسات پاک ماست که مانند عرق گل بر آن نشسته است.
هوش مصنوعی: کسی که به چیزهای دنیوی و مادی وابسته است، هر لحظه ممکن است آسیب ببیند و در دام مشکلات گرفتار شود. همچنین، هیچ بیپروا و دیوانهای هم نمیتواند بگوید که در بیخیالی و جنون به راحتی زندگی میکند، چرا که در آنجا نیز خطراتی وجود دارد.
هوش مصنوعی: از نادرستی فکر و نگرش دل، وضعیت جهان زیبا و دلنشین نیست. غم و اندوه را در چهره خود نمانید، چرا که آینه از شکل و فرم نامناسبی برخوردار است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که نیازی نیست برای پیدا کردن حقیقت یا پاسخ به سوالات پیچیده، خود را به زحمت بندازید. اندیشههای پریشان و نامنظم شما تنها شما را سردرگم میکند و بهتر است به دنبال راه حلهایی منطقی و مناسب باشید.
هوش مصنوعی: در بهاری که زیباییها و شادیها به زودی زوال مییابند، نوازش کردن سرت به مراتب از گل و لطافت آن بهتر و زیباتر است.
هوش مصنوعی: آموزش ادب به ما میآموزد که از غفلت در پیری پرهیز کنیم، چرا که مانند سایهای که به دامن دیوار تکیه دارد، مراقب دنیای اطراف خود باشیم و در این راه از تجربیات زندگی بهرهمند شویم.
هوش مصنوعی: رنگها در این چمن در حال تغییر و نمایش هستند و هر بار دوباره تکرار میشوند. اینجا جایی است که هر بار زیبایی و طراوت به شکلی نو به وجود میآید، ولی در عین حال، همه چیز در حال تکرار و بازگشت به حالتهای گذشته است.
هوش مصنوعی: ای ندامت، تو کمک بزرگی هستی، چون از غمها و مشکلات زندگی رهایی نمیبخشی و آدمی را به کاری بیهوده مشغول میکنی.
هوش مصنوعی: بیدل میگوید که در زندگی نمیتوان از رنگ و زیبایی باغ آرزوها به راحتی دل کند. این تمایل و آرزو مانند آتشی است که خطرناک و بیمحاباست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آرزومندی من خدمت و دیدار تو را
چون جفای فلک و محنت من بسیار است
تن من کز تو جدا ماند به نزد همه خلق
چون جهان پیش دل و چشم تو بی مقدار است
دلم از فرقت تو تنگ چو چشم مور است
[...]
هر که از درد تو محروم بود بیمار است
و آنکه داغ تو نه پر سینه او افگار است
دلم از ناوک آن غمزه شکایت نکند
که بر این خسته حق نعمت او بسیار است
گله از بار غم و بار سنم نیست مرا
[...]
اثری در قدح باده ز لعل یار است
قبلهٔ خسته دلان خاک درِ خمّار است
سخن عقل در این کوی ندارد وزنی
عشق از آن دل که در او عقل بود بیزار است
خبر از سوز دلم نیست کسی را چون شمع
[...]
دلم از دردِ فراق تو قوی افگار است
دیده در حسرت یاقوت تو گوهربار است
ای که گفتی خبری از تو صبا برد ولی
مشکل این است که او نیز چو من بیمار است
دور از او کار من آسان بکن ای غم ورنه
[...]
بگذر از توبه و تقوی که همه پندار است
در پی مطرب و می باش که کار این کار است
صف زده دردکشان پیش در میکده اند
زاهد صومعه را وقت پس دیوار است
رشته سبحه که از گوهر اخلاص تهی ست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.