غزل شمارهٔ ۲۰۴۷
ازین حسرت قفس روزی دو مپسندید آزادم
که آن ناز آفرین صیاد خوش دارد به فریادم
خرد بیهوده میسوزد دماغ فکر تعمیرم
غمآباد جنونم خانه ویرانی است بنیادم
به توفان رفتهٔ شوقم ز آرامم چه میپرسی
که من گر خاک هم گردم همان در دامن بادم
دماغ نکهت گل از وداع غنچه میبالد
محبت همچو آه از رفتن دل کرده ایجادم
ز بسگرم است در یادت هوای عالم الفت
عرق آلوده میآید ز دل اشک شرر بادم
خبر از خود ندارم لیک در دشت تمنایت
دلگمگشتهای دارم که از من میدهد یادم
غبار ناتوانم بسته نقش دست امیدی
که نتواند ز دامانت کشیدن کلک بهزادم
امید تلخکامان وفا شیرینیی دارد
لب حسرت به جوی شیر تر کرده است فرهادم
ز پرواز دگر چون بلبل تصویر محرومم
پری در رنگ میافشانم و حیران صیادم
قفس از ششجهت باز است اما ساز وحشت کو
من و آن بی پروبالی که نتوان کرد آزادم
شکوه فطرتم فرشست هرجا میروی بیدل
ز هستی تا عدم یک سایه افکنده است شمشادم
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: بیدل نشر نگاه | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
نادر.. نوشته:
به توفان رفتهٔ شوقم، ز آرامم چه میپرسی!
که من گر خاک هم گردم همان در دامن بادم ..
👆⚐
محمد طاها کوشان نوشته:
نمی دانم که این کار ندانسته هست یا دانسته
بیت نخست مصرع دوم:
(نامهربان صیاد) را کسی یا گروهی (ناز آفرین صیاد) راستی راستی از اینگونه من درآئردیهای بند تنبانی به آدم تهوع دست می دهد امید در امانت داری سخنان شاعران دقت لازم را بکار گیریدو
👆⚐
عزیز رفیعی نوشته:
این شعر را استاد محمد حسین سرآهنگ با طرز غزل خیلی زیبا سروده است
👆⚐