جوهر تمکین مرد از لاف برهم میشود
ما و من چون بیش میگردد حیا کم میشود
نیست آسان ربط قیل و قال ناموزون خلق
سکته میخواند نفس تا لب فراهم میشود
رفت ایامی که تقلید انفعال خلق بود
صورت سنگ اینزمان عیسی و مریم میشود
ریشهها دارد جنون تخم نیرنگ خیال
میکشد گندم سر از فردوس و آدم میشود
دستگاه عشرت و اندوه این محفل دل است
شمع هنگام خموشی نخل ماتم میشود
حرف بسیار است اما هیچکس آگاه نیست
چون دو دل با یکدگر جوشد دو عالم میشود
جهد میباید، فسردن یک قلم بیجوهریست
تیغ چون ابرو ز بیکاری تبردم میشود
ای فقیر از کفهٔ تمکین منعم شرم دار
گر به تعظیم تو برخیزد ز جا کم میشود
کاروان سبحهام اندوه واماندن کراست
هرکه پس مانَد دم دیگر مقدم میشود
برنگرداند فنا اخلاق صافیطینتان
پنبه بعد از سوختنها نیز مرهم میشود
بار شرم جرأت دیدار سنگین بوده است
چشم برمیدارم و دوش مژه خم میشود
وصل خوبان مغتنم گیرید کز اجزای صبح
در بر گل گریه دارد هرچه شبنم میشود
بگذرید از حق که بر خوان مکافات عمل
دعوی باطل قسم گر میخورد سم میشود
با خموشی ساز کن بیدل که در اهل زمان
گر همه مدح است تا بر لب رسد نم میشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی ابعاد مختلف زندگی و جامعه انسانی میپردازد. شاعر به تمکین و حیا، تقلید و انفعال افراد، و ناهماهنگیهای موجود در روابط انسانی اشاره میکند. او نقدی به جنون و نیرنگهای خیال دارد و از تاریکی و اندوه در محفل دل و تاثیر آن بر روابط انسانی صحبت میکند. همچنین بر لزوم خودباوری و تلاش در زندگی تاکید دارد و به مفهوم فنا و اخلاق در انسانها میپردازد. در نهایت، شاعر به ضرورت درک عمیق تر از زندگی و ارتباطات انسانی فراخوان میدهد.
هوش مصنوعی: وقتی مرد معتبری از خود بزرگنمایی میکند، شخصیت او در واقعیت کمرنگ میشود. به همین ترتیب، هر چه فردی بیشتر بر خود ببالد، شرم و حیا او کمتر میشود.
هوش مصنوعی: برقراری ارتباط در مورد بحثهای بیمورد و بیمفهوم کار سادهای نیست. انسانها وقتی درگیر این قبیل بحثها میشوند، به نوعی دچار سکوت و توقف میشوند تا به مرحلهای از آمادگی برسند.
هوش مصنوعی: گذشتهای را میگوید که مردم به طور غیرفعال از دیگران تقلید میکردند. اکنون زمانهای است که چهره و ظاهر افراد به مریم و عیسی شبیه میشود.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که جنون و دروغها ریشه عمیقی دارند و تخیل میتواند به تولید چیزهای با ارزش مانند گندم بپردازد. همچنین، این تخیل میتواند باعث پیدایش انسان و احساسات او شود، که در نهایت به تسخیر دنیای بهشتی و آرمانی منتهی میشود.
هوش مصنوعی: این جمع دلنشین و شادمانی، در اصل محل احساسات غم و اندوه است. زمانی که شمع در سکوت به خاموشی میگراید، نخل نیز به حالت ماتم درمیآید.
هوش مصنوعی: موضوعات و نکات زیادی برای گفتن وجود دارد، اما هیچ کس از آنها خبر ندارد. زمانی که دو دل با یکدیگر در همروحی و همگویی قرار گیرند، هر دو عالم به وجود میآید.
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن نتیجه، باید تلاش و کوشش کرد، زیرا نوشتن بدون داشتن هدف یا معنا عملاً بیفایده است. همچنین، ابزار و وسایل در صورتی مؤثرند که مورد استفاده قرار گیرند، وگرنه به مانند یک تیغ بیکار میمانند که به تدریج کند و بیاستفاده میشود.
هوش مصنوعی: ای فقیر، از مقام و قدرت منعم خجالت بکش، زیرا اگر به احترام تو از جای خود بلند شود، از ارزش و مقام او کاسته میشود.
هوش مصنوعی: گروه کاروان من، نمادی از غم و اندوه من است، و آن کس که در این مسیر عقب بماند، هر لحظه که میگذرد، عضوی از آن جمع خواهد شد.
هوش مصنوعی: فنا و نابودی نمیتواند صفای ذاتی انسانهای پاک را از بین ببرد؛ همانطور که پنبه حتی بعد از سوختن هم میتوان به عنوان درمان استفاده کرد.
هوش مصنوعی: نگاه کردن به چهره محبوب برایم بسیار سخت و سنگین است. به همین خاطر، وقتی چشم از او برمیدارم، مژههایم به خاطر احساس خجالت، به پایین خم میشوند.
هوش مصنوعی: به دوستی و ارتباط با انسانهای خوب اهمیت دهید، زیرا هر صبح که میرسد، گلها به طور خاص اشک میریزند و شبنمها از دل شب میریزند.
هوش مصنوعی: از حقوق خود بگذرید، زیرا در سفره جزای عمل، اگر به حق از کسی شکایت کنید، مانند قسم دروغ بر شما اثر بد میگذارد.
هوش مصنوعی: با سکوت خود سازگار باش، بیدل، زیرا در میان مردم این زمان، اگرچه همه به ستایش مشغولند، اما وقتی به لب میرسد، به حقیقت تبدیل نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زخمهای شانه از زلفت فراهم میشود
بخت اگر یاری نماید مشک مرهم میشود
عیش اگر هم رو دهد بیتلخی اندوه نیست
همچو نوروزی که واقع در محرم میشود
قتل ما هرگاه باشد میتوان، تعجیل چیست
[...]
گلشن حسن از بهار عشق خرم میشود
اشک بلبل رنگ چون گرداند شبنم میشود
پیش پا دیدن بلا گردان سنگ تفرقه است
ایمن است از سنگ طفلان شاخ چون خم میشود
دشمن خود را به کام خویش دیدن مشکل است
[...]
سنبل از تاب خم موی تو، درهم میشود
غنچه از شرم گل روی تو، شبنم میشود
گشت داغم دلنشینتر، در هوای نو بهار
ز آنکه بهتر مهر گیرد، صفحه، چون نم میشود
لطف میگردد به ما، تا میرسد بیداد تو
[...]
آتش آهم ز بس گلزار بی نم می شود
برگ گل سنگ ته دندان شبنم می شود
هر کرا در عین اقبال است چشمی بر زمین
چون مه و خورشید چشم اهل عالم می شود
در ریاض بندگی رعناتر از شاخ گلی است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.