ز بعد ما نه غزل نی قصیده میماند
ز خامهها دو سه اشک چکیده میماند
چمن به خاطر وحشت رسیده میماند
بساط غنچه به دامان چیده میماند
ثبات عیش که دارد که چون پر طاووس
جهان به شوخی رنگ پریده میماند
شرار ثابت و سیاره دام فرصت کیست
فلک به کاغذ آتش رسیده میماند
کجا بریم غبار جنونکه صحرا هم
ز گردباد به دامان چیده میماند
ز غنچهٔ دل بلبل سراغ پیکان گیر
که شاخ گل به کمان کشیده میماند
بغیر عیب خودم زین چمن نماند به یاد
گلی که میدمد از خود به دیده میماند
قدح به بزم تو یارب سر بریدهٔ کیست
که شیشه هم بهگلوی بریده میماند
غرور آینهٔ خجلت است پیران را
کمان ز سرکشی خود خمیده میماند
هجوم فیض در آغوش ناتوانیهاست
شکست رنگ به صبح دمیده میماند
در این چمن به چه وحشت شکستهای دامن
که میروی تو و رنگ پریده میماند
به نام محض قناعت کن از نشان عدم
دهان یار به حرف شنیده میماند
ز سینه گر نفسی بیتو میکشد بیدل
به دود از دل آتشکشیده میماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی از غم و فقدان اشاره دارد و بیانگر احساساتی مانند حسرت، افسوس و بیقراری است. شاعر از اصول زیبایی و پیوندهای عاطفی صحبت میکند که در دنیای مادی به فراموشی سپرده شدهاند. تصاویر زیبایی مانند غنچه و گل، در کنار احساساتی چون وحشت و جنون به تصویر کشیده میشوند. شعر به ناامیدی و زوال زیباییها در جهان اشاره دارد و سرانجام به این نکته میرسد که همه چیز فرسوده و بیثبات است، از جمله عشق و لذتها که رفته رفته رنگ میبازند و به یادها فقط آثارشان باقی میماند. در نهایت با کنایه به عواطف انسانی و فقدان پیوندهای عمیق، شاعر احساس تنهایی و سردرگمی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: پس از ما نه غزلی باقی میماند و نه قصیدهای؛ تنها تعدادی اشک از قلمها برجا میماند.
هوش مصنوعی: چمن به دلیل ترس و وحشت، به حالت خود باقی میماند و گلهای جوان همچنان بر روی زمین قرار دارند.
هوش مصنوعی: ثبات لذت و شادی چه کسی را در اختیار دارد؟ زیرا مانند پرهای طاووس، جهان به لحاظ شادابی و رنگارنگی، در نهایت به حالت رنگپریده و زودگذر میرسد.
هوش مصنوعی: آتش دائمی و سیارهای که در حال گردش است، فرصت کیست؟ آسمان مانند نوشتهای روی کاغذ در حال سوختن باقی میماند.
هوش مصنوعی: کجا برویم که اثر دیوانگی ما هرجا که برویم، حتی در دشتها هم باعث ایجاد حوادث و مشکلات میشود؟
هوش مصنوعی: بلبل از دل غنچهای خبر میگیرد و میخواهد بداند که شاخ گل همچون کمان کشیده شده است.
هوش مصنوعی: جز عیبهای خودم هیچ چیز دیگری از این باغ به یادم نمیماند؛ مانند گلی که میشکفد و در ذهن میماند.
هوش مصنوعی: در مهمانی تو، ای خدا، این لیوان شراب که در دست دارم، به یاد چه کسی است که سرش بریده شده؟ انگار که این شیشه هم در گلوی او مانده و نمیتواند پایین برود.
هوش مصنوعی: غرور، نماد شرمندگی و ناراحتی برای سالخوردگان است و به دلیل سرکشی و طغیان خود، حالتشان مانند کمانی میماند که به خاطر فشار و عدم تواضع، خمیده شده است.
هوش مصنوعی: نعمتها و فیض الهی در زمان ضعف و ناتوانی به انسان هجوم میآورند و این ناتوانی مانند رنگی است که در نور صبح محو میشود.
هوش مصنوعی: در این باغ، آیا چقدر ترس و وحشت بر دامن تو حاکم است که وقتی از اینجا میروی، رنگ چهرهات همچنان رنگ پریده و محزون باقی میماند؟
هوش مصنوعی: به سادگی به قناعت اکتفا کن و به نشانههای نداشتن، از حرفهای یار در این دنیا بیتوجه باش.
هوش مصنوعی: اگر کسی در دل خود به یاد تو نفس بکشد، بیدل، مانند دودی خواهد بود که از دل آتشی شعلهور برخاسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فلک به آبله خار دیده میماند
زمین به دامن در خون کشیده میماند
طراوت از ثمر آسمانیان رفته است
ترنج ماه به نار کفیده میماند
زمین ساکن و خورشید آتشین جولان
[...]
بهشت عدن به حسن رسیده میماند
بهار خلد به خطّ دمیده میماند
بهوشتر ز حبابی، به مجلس تو چرا
حدیث شکوة ما ناشنیده میماند!
حیا ز شرم تو خوی گشت و در بهار خطت
[...]
فلک به قامت پیر خمیده می ماند
جهان بدیهه تاراج دیده می ماند
نهال گر به نظر نیزه است خون آلود
به باغ سرو به تیر خزیده می ماند
کدام صید گشادست سینه را چو هدف
[...]
بهار عمر به صبح دمیده میماند
نفس به وحشت صید رمیده میماند
نسیم عیش اگر میوزد درین گلشن
به صیت شهپر مرغ پریده میماند
به هرچه دیده گشودیم موج خون، گل کرد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.