بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم: ابتدا برنام حی لایزال
بخش ۲ - نعت سید عالم علیه السلام: مهترین هر دو عالم مصطفاست
بخش ۳ - در ذات و صفات: ذات چه بودجزو و کل با یکدگر
بخش ۴ - برآمدن بر منبر وحدت از راه دل: یک زمان ای روح روحانی قدس
بخش ۵ - حکایت استاد ترک و پردهبازی او: پردهبازی بود استادی بزرگ
بخش ۶ - در علو مرتبه انسان: ای نموده جسم و جان از کاینات
بخش ۷ - حكایت آدم علیه السلام: جزو و کل با یکدگر جمع آمدند
بخش ۸ - جدا شدن آدم و حوا از یكدیگر: چون جدا شد آدم خاکی ز جفت
بخش ۹ - در صفت كتاب گوید: گوش کن ای هوشمند راز بین
بخش ۱۰ - آغاز كتاب اشترنامه: یک دمی ای ساربان عاشقان
بخش ۱۱ - حكایت مرد كر و قافله: بود وقتی در ره حج قافله
بخش ۱۲ - حكایت شهباز و صیاد: شاه بازی بود پرها کرده باز
بخش ۱۳ - در تقریر راه و تفسیر آن: هیچکس زین راه تقریری نکرد
بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان: چون جهودان از قضا عیسی پاک
بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را: از یقینت این سخن را گوش دار
بخش ۱۶ - حكایت: بر لب دریا همیشد عارفی
بخش ۱۷ - حكایت: دید مردی را یکی در چشمهای
بخش ۱۸ - حكایت: رفت پیش شاه محمود از یقین
بخش ۱۹ - حكایت: بود بیچاره دلی مجنون شده
بخش ۲۰ - حكایت استاد نقاش: بود استادی عجایب ماه و سال
بخش ۲۱ - رسیدن سالك با پرده اول: میبرید او راه خود در پرده باز
بخش ۲۲ - رسیدن سالك با پرده دوم: برگذشت و پرده دیگر بدید
بخش ۲۳ - رسیدن سالک به پرده سیم: در گذشت از وی به ساعت برقوار
بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم: چارمین پرده عجایب پرده بود
بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم: راه میبرید تا جائی رسید
بخش ۲۶ - حكایت ابراهیم علیه السلام: چونکه ابراهیم در آتش فتاد
بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم: عاقبت آن سالک اندر پردهها
بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر: راه بین گفتا که ای جان جهان
بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب: این بگفت و بعد از آن خاموش شد
بخش ۳۰ - رسیدن سالك با پردۀ هفتم: سالک ره کرده چون ره کرد و رفت