گنجور

 
عطار

بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم: ابتدا برنام حی لایزال

بخش ۲ - نعت سید عالم علیه السلام: مهترین هر دو عالم مصطفاست

بخش ۳ - در ذات و صفات: ذات چه بودجزو و کل با یکدگر

بخش ۴ - برآمدن بر منبر وحدت از راه دل: یک زمان ای روح روحانی قدس

بخش ۵ - حکایت استاد ترک و پرده‌بازی او: پرده‌بازی بود استادی بزرگ

بخش ۶ - در علو مرتبه انسان: ای نموده جسم و جان از کاینات

بخش ۷ - حكایت آدم علیه السلام: جزو و کل با یکدگر جمع آمدند

بخش ۸ - جدا شدن آدم و حوا از یكدیگر: چون جدا شد آدم خاکی ز جفت

بخش ۹ - در صفت كتاب گوید: گوش کن ای هوشمند راز بین

بخش ۱۰ - آغاز كتاب اشترنامه: یک دمی ای ساربان عاشقان

بخش ۱۱ - حكایت مرد كر و قافله: بود وقتی در ره حج قافله

بخش ۱۲ - حكایت شهباز و صیاد: شاه بازی بود پرها کرده باز

بخش ۱۳ - در تقریر راه و تفسیر آن: هیچکس زین راه تقریری نکرد

بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان: چون جهودان از قضا عیسی پاک

بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را: از یقینت این سخن را گوش دار

بخش ۱۶ - حكایت: بر لب دریا همی‌شد عارفی

بخش ۱۷ - حكایت: دید مردی را یکی در چشمه‌ای

بخش ۱۸ - حكایت: رفت پیش شاه محمود از یقین

بخش ۱۹ - حكایت: بود بیچاره دلی مجنون شده

بخش ۲۰ - حكایت استاد نقاش: بود استادی عجایب ماه و سال

بخش ۲۱ - رسیدن سالك با پرده اول: میبرید او راه خود در پرده باز

بخش ۲۲ - رسیدن سالك با پرده دوم: برگذشت و پرده دیگر بدید

بخش ۲۳ - رسیدن سالک به پرده سیم: در گذشت از وی به ساعت برق‌وار

بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم: چارمین پرده عجایب پرده بود

بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم: راه میبرید تا جائی رسید

بخش ۲۶ - حكایت ابراهیم علیه السلام: چونکه ابراهیم در آتش فتاد

بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم: عاقبت آن سالک اندر پردهها

بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر: راه بین گفتا که ای جان جهان

بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب: این بگفت و بعد از آن خاموش شد

بخش ۳۰ - رسیدن سالك با پردۀ هفتم: سالک ره کرده چون ره کرد و رفت