ای دو عالم پرتوی از روی تو
جنت الفردوس خاک کوی تو
صد جهان پر عاشق سرگشته را
هیچ وجهی نیست الا روی تو
صد هزارن قصه دارم دردناک
دور از روی تو با هر موی تو
کور باید گشت از دید دو کون
تا توان کردن نگاهی سوی تو
یافت هندوخان لقب بر خوان چرخ
ترک گردون تا که شد هندوی تو
پشت صد صد پهلوان میبشکند
تیر یک یک غمزهٔ جادوی تو
دی مرا خواندی به تیر غمزه پیش
تا کمان بر زه کنم ز ابروی تو
خود سپر بفکندم و بگریختم
کان کمان هم هست بر بازوی تو
نه ز تو بگریختم از بیم سنگ
زانکه دیدم سنگ در پهلوی تو
شد زبان در وصف تو عطار را
درفشان چون حلقهٔ لؤلؤی تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر زیبا از عطار نیشابوری، عشق و ارادت عمیق شاعر به معشوق را بیان میکند. شاعر با بیان تصاویری دلنشین، دنیای عاشقان را زیر سایه جمال محبوب توصیف میکند. او میگوید که همه جذابیتها و غمها به عشق معشوق برمیگردد و هیچ زیبایی و تندیسی منافاتی با روی محبوب ندارد. در نهایت، شاعر از تجربههای عاشقانهاش سخن میگوید و به قدرت جادویی نگاه و غمزه معشوق اشاره میکند که میتواند هر مقاومتی را بشکند.
هوش مصنوعی: ای دو عالم، تو نور و جمالی هستی که بهشت حقیقی در سایهٔ وجود تو قرار دارد و خاک کوی تو بیش از هر چیز دیگری ارزشمند است.
هوش مصنوعی: بسیاری از عاشقان در جستجوی عشق و حقیقت هستند، اما هیچ چیز نمیتواند جای گزین زیبایی و جذابیت تو شود.
هوش مصنوعی: من داستانهای بسیاری دارم که هر یک از آنها پر از درد و رنج است و دور از چهره تو به یاد میآید، هر بار که به موهای تو نگاه میکنم.
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانم به تو نگاه کنم، لازم است از دیدن دو جهان و تمامی امور آن چشم بپوشم.
هوش مصنوعی: هندوخان به عنوان یک عنوان در دایرهی زندگی و سرنوشت در چرخ زمان ظاهر شد، تا زمانی که تو به زندگیاش آمدی و او را به هندو تبدیل کردی.
هوش مصنوعی: حتی اگر صدها قهرمان پشت سر هم بایستند، فقط یک نگاه جادویی تو میتواند همه آنها را شکست دهد.
هوش مصنوعی: تو با نگاهت مرا به تیر غمزهات فراخواندی تا من هم مانند کمانی از ابروی تو برانم.
هوش مصنوعی: من خود را به خطر انداختم و فرار کردم، زیرا کمان در دستان تو وجود دارد.
هوش مصنوعی: من از تو فرار نکردم به خاطر ترس از سنگ، بلکه چون دیدم سنگ در کنار توست.
هوش مصنوعی: زبان عطار به توصیف تو به قدری زیبا و درخشان است که مانند یک رشته مروارید میدرخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ببرده آب آتش روی تو
عالمی در آتشند از خوی تو
مشک و می را رنگ و مقداری نماند
ای نه مشک و می چو روی و موی تو
چشمکانت جاودانند ای صنم
[...]
ترک من ای من سگ هندوی تو
دورم از روی تو دور از روی تو
بر لب و چشمت نهادم دین و دل
هر دو بر طاق خم ابروی تو
من به گردت کی رسم چون باد را
[...]
ای شب تاری غلام موی تو
روز روشن پیشکار روی تو
چاکر روز و شبم تا روز و شب
نایبند از روی تو وز موی تو
بنده موی تو دلهای جهان
[...]
پشت پایی زد خرد را روی تو
رنگ هستی داد جان را بوی تو
گشته چون من کشتهای زنار دار
جان عیسی در صلیب موی تو
از پی خونریز جان خاکیان
[...]
ای جهانی پشت گرم از روی تو
میل جان از هر دو عالم سوی تو
صد هزاران آدمی را ره بزد
مردم آن نرگس جادوی تو
لاابالیوار خوش بر خاک ریخت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.