گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اسیری لاهیجی

ما سال‌ها به کوی ملامت دویده‌ایم

راه سلامت همچو ملامت ندیده‌ایم

حرص و امل چو رهزن راه طریقتند

ما رخت دل به ملک قناعت کشیده‌ایم

مفتی اگر ز راه خرد می‌رسد به جان

ما از طریق عشق به جانان رسیده‌ایم

از جام وصل مست مدامند جان و دل

تا ما به کوی میکده خلوت گزیده‌ایم

از عقل و زهد خشک بشستیم دست دل

تا جرعه ز باده عشقش چشیده‌ایم

آشفته گشته‌ایم و پریشان و بی‌قرار

تا از نسیم زلف تو بویی شنیده‌ایم

مرآت روی اوست اسیری همه جهان

ما عکس حسنش از همه ذرات دیده‌ایم