سنبل باغ شانه زد گیسو
دی برون برد رخت و شد یکسو
جسته از خواب نرگس بیمار
با بنفشه نشسته هم زانو
زیر لب خندخند غنچه سحر
گفت بس رازهای تو بر تو
فاخته باخته دل و از شوق
بر سر سرو میزند کوکو
قطره زد بسکه ابر مینائی
گشت گلزار غیرت مینو
بسکه نافه فشاند ابر بهار
شد ختا نافه ختن آهو
بتماشای شاهدان چمن
سرو استاده است بر لب جو
عندلیب چمن چو صوفی مست
بر گل ناز میزند هوهو
لخلخه سا شده هوای چمن
بسکه برخاست باد عنبر بو
ساقیا خیز و در قدح افکن
آنچه در خم نهفته ای و سبو
دور نو کن زمی در این دوران
تا کنی زخمه های کهنه زنو
گلشن ما بود به دشت نجف
خیز تا رو کنیم در آن کو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون نهاد او پهند را نیکو
قید شد در پهند او آهو
مرد ملاح تیز اندک رو
راند بر باد کشتی اندر ژو
کس نباشد قمار دوست چو او
ز آن همه طایفه هموست همو
کس نگفته صفات مبدع هو
چند و چون و چرا چه و کی و کو
شمس دین ، ای ترا بهر نفسی
در جان کهن سعادت نو
ای زبانها بمدحت تو روان
وی روانها بطاعت تو گرو
بر گذشته موافق تو زچرخ
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.