گفته بودی که ز کویت به ملامت بروم
دل بر تست کجا من به سلامت بروم
من به میخانه زدم خرقه سالوس به آب
رندم ای شیخ نگویی به ملامت بروم
مدتی زیستهام دور ز جانان به وطن
گر به غربت بدهم جان به غرامت بروم
بیسؤالم در جنت بگشایند به قبر
با ولایش چو به صحرای قیامت بروم
مردگان زنده کنم چون ببرندم به لحد
میبرم نام علی تا به کرامت بروم
از نجف تا به گلستان بهشتم خوانند
من آشفته از آن در به ندامت بروم
میروم داغ غلامی تو دارم به جبین
در صف حشر به این داغ و علامت بروم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو مپندار کز این در به ملامت بروم
دلم اینجاست بده تا به سلامت بروم
ترک سر گفتم از آن پیش که بنهادم پای
نه به زرق آمدهام تا به ملامت بروم
من هوادار قدیمم بدهم جان عزیز
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.