گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

چو مهر می کند از مشرق پیاله طلوع

شود منور از انوار او جهان مجموع

جهان پیر چو روشن شد از فروغ قدح

چه باک، اگر نکند آفتاب چرخ طلوع؟

جماعتی که به تقوی و شرع می کوشند

چرا به باده پرستی نمی کنند شروع؟

کتاب فقه ندانند در مدارس ما

دریغ عمر که شد صرف در اصول و فروع

فقیه شرع که ما را به می کند تکفیر

به عمر خویش نکرده ست سجده ای به خضوع

چو نامه ای بنویسم به سوی دلبر خویش

فمنه امن قلبی علی کتاب دموع

مگوی پند به خسرو ازو گذر، واعظ

که بند خلق بود نزد مست نامسموع

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
حکیم نزاری

بیا که می کند از مشرق آفتاب طلوع

بیار باده و بگذار عذر نا مسموع

حرام‌ نیست به دینِ حکیم خمر بیار

حکیم خود نکند هیچ کار نا مشروع

که را رسد که کند فرق در حلال و حرام

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
نظیری نیشابوری

فریب دختر رز خواهشیست نامسموع

به شرع غیرت ما، در طلاق نیست رجوع

اگر به شیشه شود می پری نمی ارزد

به نازهای خمارش کرشمه های طلوع

گل از کرشمه دمی از فساد بازآید

[...]

آشفتهٔ شیرازی

هلال غرّه شعبان ز چرخ کرد طلوع

به پیش جام و صراحی برد سجود و رکوع

قعود یار پری رو قیام شاهد مست

به اهل حال فزاید فزون خضوع و خشوع

ز خاک میکده گو تا برد حیات ابد

[...]

قاآنی

چه ماه بود که از خانه کرد طلوع

که کرد از پی تعظیمش آفتاب رکوع

به چشم صورت و معنی توان مشاهده کرد

کمال قدرت صانع در اینچنین مصنوع

مرا ز هرچه در آفاق طبع مستغنی است

[...]

ترکی شیرازی

به زیر زلف تو رخشنده چهرهٔ مطبوع

چنان بود که به شب، آفتاب کرده طلوع

به پیش قبلهٔ ابروت، آن سیه گون زلف

چو قنبر است که خم گشته از برای رکوع

از این سپس به پریشانی سر زلفت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه