در آن مقام که در جلوه ماه من باشد
چه جای شمع که خورشید انجمن باشد
کجا زکوثر و تسنیم دل شود محفوظ
اگر شراب لبانت نصیب من باشد
زوصل لعل تو گر مدعی سلیمان شد
ولی نه خوی سلیمان در اهرمن باشد
بزاغهای بهشتی که خالهای تواند
بگو بهشت چرا منزل زغن باشد
اگر نه سوز تو در دل نهفته است چو من
زبان شمع چرا آتشین سخن باشد
غریبم ار به بهشتم برند در محشر
مرا بکوی خرابات چون وطن باشد
سخن بغیر حق آشفته نشنود زتو کس
مدیح شاه زمانت چو در دهن باشد
خدیو کشور امکان علی امام نخست
که آخرین پسرش صاحب زمن باشد
ستوده مهدی قائم که هشت باغ بهشت
زلطف نکهت خلقش کمین چمن باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسی که عاشق آن رونق چمن باشد
عجب مدار که در بیدلی چو من باشد
حدیث صبر مگویید صبر را ره نیست
در آن دلی که بدان یار ممتحن باشد
چو عشق سلسله خویش را بجنباند
[...]
خوش است خلوت اگر یار یارِ من باشد
نه من بسوزم و او شمعِ انجمن باشد
من آن نگینِ سلیمان به هیچ نَسْتانَم
که گاه گاه بر او دستِ اهرمن باشد
روا مدار خدایا که در حریمِ وصال
[...]
اگر به میکده ام یکشب انجمن باشد
چراغ انجمن آن به که یار من باشد
چه میل باغ کنم با وجود قد و رخش
که صد فراغتم از سرو و یاسمن باشد
ز زلف پرشکنش صید دل چسان برهد
[...]
گهی که وقت علاج دماغ من باشد
نسیم در یمن و نافه در ختن باشد
مقیدم به بت خود چنان که می خواهم
نه بت پرست، نه بت گر، نه بت شکن باشد
ز طور عشق همه کار عقل دیگر شد
[...]
همین توقعم از تنگ آن دهن باشد
که گاه هم شکر افشان، ز حرف من باشد؟
کشی مصور اگر زحمت شبیه مرا
مکش تو هیچ ز من، تا شبیه من باشد
بجز تلاش کنان صف نعال، کجاست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.