سخنوران که درین بوستان نوا سازند
کباب یکدگر از شعله های آوازند
مبین به چشم حقارت شکسته بالان را
که در گرفتن عبرت هزار شهبازند
چگونه کاسه پرزهر مرگ را نوشند
جماعتی که بدآموز نعمت ونازند
شوندکامروا چون دعای دامن شب
جماعتی که مشکین خطان نظربازند
هلاک کنج لب وگوشه های آن چشمم
که دلپذیر تر از گوشه های شیرازند
ز رفتگان ره دشوار مرگ شد آسان
گذشتگان پل این سیل خانه پردازند
نمی رسند به معراج گفتگو صائب
جماعتی که به دعوی بلند پروازند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی وضعیت انسانها و تفاوتهای آنها میپردازد. شاعر به استفاده از سخنرانان و هنرمندان اشاره میکند که همانند شعلههای آواز، دیگران را تحت تاثیر قرار میدهند. او به کسانی که در حال قضاوت هستند، هشدار میدهد و تاثیر تلاشهای گذشتگان را بر زندگی فعلی نشان میدهد. در نهایت، شاعر به افرادی که به دنبال شهرت و قدرت هستند، انتقاد میکند و بیان میکند که آنها هرگز به عروج واقعی نخواهند رسید. بهطور کلی، شعر به مساله عبرت، معرفت و سیر و سلوک انسانی میپردازد.
هوش مصنوعی: سخنوران در این باغ، هنر خود را با نواهای زیبای کلام به نمایش میگذارند، و همین آوازها همچون شعلههایی شعلهور است که نشاندهندهی شور و حرارت درونی آنهاست.
هوش مصنوعی: به افراد ضعیف و شکستخورده نباید با نگاه تحقیرآمیز نگریست، زیرا آنها هم میتوانند آموزنده و عبرتآموز باشند و در درونشان نیرویی بزرگ نهفته باشد.
هوش مصنوعی: چگونه گروهی میتوانند کاسهای پر از زهر مرگ را بنوشند در حالی که به یادگیری نادرست از نعمتها و نازشها مشغولند؟
هوش مصنوعی: افرادی که در شب جمعه دعا میکنند، به خوشحالی و کامیابی میرسند؛ مانند جماعتی که در دل شب، با دلهای پاک و نیکو، به معشوق خود نگاه میکنند.
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی نگاهت را بکش، چون هیچ چیزی دلپذیرتر از زیباییهایی که در شیراز وجود دارد، نیست.
هوش مصنوعی: افراد گذشته با عبور از سختیهای مرگ، راه را برای افراد حاضر هموار کردهاند و گویا جریان زندگی مانند سیلی است که برای خانهسازی و ادامه زندگی، پلهای لازم را میسازد.
هوش مصنوعی: افرادی که فقط در ادعاهای خود به بزرگی و بلندی میبالند، هرگز به اوج گفتوگو و فهم عمیق نمیرسند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه نیکبخت کسانی که اهل شیرازند
که زیر بال همای بلندپروازند
به روزگار همایون خسرو عادل
که گرگ و میش به توفیق او همآوازند
مظفرالدین سلجوقشاه کز عدلش
[...]
چو اهل دل بطواف تو عزم ره سازند
براق عشق ز میدان جان برون تازند
چو بر بساط نشینند پاکبازانت
بضربه ای دو جهان را تمام دربازند
ببوی چون تو گلی بلبلان چو سرمستند
[...]
بتان که دشمن دین از کرشمه و نازند
بسحر و غمزه چو ترکان خانه پردازند
بمعجزات کلیم ارچه سحر شد باطل
بساحران تو نازم که صاحب اعجازند
مکن ملامت از آن لب شکرپرستان را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.