چو اهل دل بطواف تو عزم ره سازند
براق عشق ز میدان جان برون تازند
چو بر بساط نشینند پاکبازانت
بضربه ای دو جهان را تمام دربازند
ببوی چون تو گلی بلبلان چو سرمستند
بسوی گلشن جنت نظر نیندازند
ملک بغاشیه داری خویش نپسندند
چو بر فلک علم عشق تو برافرازند
حذر ز آتش دوزخ نباشد ایشانرا
که سالهاست که با سوز عشق میسازند
ز شاهی دو جهان چون حسین آزادند
ولی به بندگی درگه تو مینازند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و دلbinding انسانهای مومنی میپردازد که در جستجوی خداوند و عشق الهی هستند. هنگامی که این عارفان و اهل دل عزم سفر به سوی محبوب خود را میکنند، با عشق خود به شدت در میدان وجود میتازند. وقتی در جمع مخلصان و پاکبازان به سر میبرند، به مدد نیکی و عشق، دو جهان را فتح میکنند. بوی خوش محبوبشان مانند گلی است که بلبلان را سرمست میکند و آنان را از نگاه به بهشت غافل میسازد. در این مسیر، آنان جان و دل خود را که به عشق خدا وقف کردهاند،優先 قرار میدهند و از آتش جهنم نمیترسند، زیرا با سوز عشق این دنیا را طی کردهاند. به رغم اینکه آزادند، با افتخار در بندگی خداوند ناز میکنند.
هوش مصنوعی: وقتی عاشقانِ واقعی برای دیدن تو راهی میشوند، عشق مانند یک اسب تندرو از میدان وجودشان بیرون میآید و به سوی تو میشتابد.
هوش مصنوعی: وقتی پاکبازان بر جایگاه مینشینند، با یک حرکت میتوانند دو جهان را به کلی زیر و رو کنند.
هوش مصنوعی: عطر تو مانند گلی است که بلبلان در حال خوشحالی به سمت آن میروند و توجهی به باغ بهشت ندارند.
هوش مصنوعی: اگر خودت را در نظر نگیری و به فکر دیگران نباشی، وقتی که عشق تو به اوج برسد و در آسمان درخشان شود، هیچکس نمیتواند تو را محدود کند.
هوش مصنوعی: کسانی که سالهاست با سوز و گداز عشق زندگی میکنند، از آتش دوزخ نمیترسند و احتیاطی نسبت به آن ندارند.
هوش مصنوعی: حسین، با وجود مقام بلندش در دو جهان، از بندگی درگاه تو به خود میبالد و آن را ارزشمند میداند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه نیکبخت کسانی که اهل شیرازند
که زیر بال همای بلندپروازند
به روزگار همایون خسرو عادل
که گرگ و میش به توفیق او همآوازند
مظفرالدین سلجوقشاه کز عدلش
[...]
سخنوران که درین بوستان نوا سازند
کباب یکدگر از شعله های آوازند
مبین به چشم حقارت شکسته بالان را
که در گرفتن عبرت هزار شهبازند
چگونه کاسه پرزهر مرگ را نوشند
[...]
بتان که دشمن دین از کرشمه و نازند
بسحر و غمزه چو ترکان خانه پردازند
بمعجزات کلیم ارچه سحر شد باطل
بساحران تو نازم که صاحب اعجازند
مکن ملامت از آن لب شکرپرستان را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.