سودای زلف آن پری ما را به صحرا میکشد
ناچار درد عاشقی آخر به سودا میکشد
شد مردم چشمم به خون از شوق رویت غوطهور
غواص از شوق گهر خود را به دریا میکشد
کی باشد از صوفی عجب در حالت و جد و طرب
گر پا به عقبی میزند دامن ز دنیا میکشد
هرکس به نیل عاشقی زد جامه پرهیز را
تسبیح مسلم میبرد زنار ترسا میکشد
در کعبه کوی تو من هرروزه قربان میشوم
حاجی اگر قربان به حج در روز اضحی میکشد
مانی اگر بار دگر صورتگری عنوان کند
چون نقش روی دلکشت کی نقش زیبا میکشد
چشمش چو ناوک میزند آن لعل مرهم مینهد
زلفش ز عاشقپروری بار دل ما میکشد
آن چشم مست راهزن ترک دل عاشق کند
کی ترک یغما دست را از خون یغما میکشد
سازد اگر با پاسبان یا حیله ورزد با سگان
ناچار مجنون خویش را در کوی لیلا میکشد
هر رهروی در میکده آشفتهوار آموخت ره
رخت از حرم بیرون برد پا از کلیسا میکشد
میخانه شیر خدا خورشید اوج انما
کآنجا به خاکش مهر و مه خود را چو حربا میکشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به توصیف عشق و جذابیتهای آن میپردازد و بیانگر کشش دلانگیز عاشق به معشوق است. شاعر با اشاره به درد و رنج عاشقی، میگوید که این عشق انسان را به صحرا و دوری از دنیا میکشاند. او در وصف معشوق از زیبایی و جاذبههای چشمانش صحبت میکند و میگوید که عشق برای او مانند یک سفر به دریا و کوی محبوب است. همچنین شاعر به تضادهای عشق و دین پرداخته و بیان میکند که چطور عشق میتواند انسان را از دنیای مادی دور کند. در نهایت، میخانهای که در آن عشق و وصال معشوق حضور دارد، به عنوان نشانهای از آشتی با زیباییهای زندگی معرفی میشود.
هوش مصنوعی: علاقه و شوق ایجاد شده به خاطر زلف آن دختر زیبا، مرا به بیابان میبرد. در نهایت، رنج عشق مرا به دیوانگی میکشاند.
هوش مصنوعی: چشمانم از شادی دیدن تو پر از اشک شده است، مانند غواصی که از عشق به مروارید خود را به دریا میاندم.
هوش مصنوعی: او که از حال و توجه خاص صوفی شگفتزده میشود، اگر قدمی به عقب بردارد و دنیای مادی را رها کند، دیگر به چه چیزی میتوانند توجه کند؟
هوش مصنوعی: هر کسی که به عشق راستین پا بگذارد، دیگر از لباس پرهیز و ناپاکی دست میکشد و به سوی عشق واقعی میشتابد، حتی اگر در ابتدا خود را به گونهای دیگر معرفی کرده باشد.
هوش مصنوعی: هر روز در کعبهی معشوق تو، جانم را فدای تو میکنم، همانطور که حاجیها در روز عید قربانی میکنند.
هوش مصنوعی: اگر مانی بار دیگر بخواهد به هنرمندی بپردازد و عنوان صورتگری را بگیرد، به این معنا است که مانند نقشی که بر روی دل میکشد، نمیتواند دیگر نقشی زیبا و جذاب بیافریند.
هوش مصنوعی: چشمان او مانند تیرکمان به قلب آدمی میزند و لبهایش مانند درمانی برای زخمهای عشق عمل میکند. زلفهایش هم به خاطر محبت و مهربانیاش بار سنگین دل ما را به دوش میکشد.
هوش مصنوعی: چشم سرشار از زیبایی و طراوت، دل عاشق را به چنگ میآورد. اما همچنان که دزد یغما با بیرحمی دست خود را از خون جدا میکند، این چشم نیز دل عاشق را به راحتی تسخیر میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی با نگهبانان سازش کند یا با دسیسهگران به بازی بپردازد، ناگزیر باید دیوانه خود را در کوی لیلا بکشاند.
هوش مصنوعی: هر مسافری در محیط پرغوغا و شلوغی میکده، یاد گرفت که چگونه عشق و زیباییاش را از مکان مقدس یا حرم خارج کند و روحش از فضای کلیسا فاصله بگیرد.
هوش مصنوعی: میخانهای که متعلق به شیر خداست، در واقع جایی است که خورشید به اوج خودش میرسد. در این مکان، مهر و ماه (دو نماد روشنایی و زیبایی) به خاک او (شیر خدا) عشق میورزند و به زیبایی در برابر او تاب میخورند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خاطر به سوی دلبری هر لحظه ما را میکشد
آنجا که ما را میکشد، این دل هم آنجا میکشد
یاری که از خاطر مرا هرگز دمی غایب نشد
خط فراموشی چرا در دفتر ما میکشد؟
جانا، دگر در کوی خود باد صبا را ره مده
[...]
سرو سهی در بوستان چندانکه بالا میکشد
پیش قد و بالای او از سرکشی پا میکشد
گر دوستان را میکشد خاطر به باغ و بوستان
هرجا که باشد بوی تو ما را دل آنجا میکشد
پیش رخ تو میکشد خط دانه دلهای ما
[...]
حسنش خط دیوانگی بر دفتر ما میکشد
ما را ز خط سبز او خاطر به صحرا میکشد
شکل صنوبر شد دلم، مایل سوی بالای او
زان رو که سرو قامتش، دل را به بالا میکشد
لعلش ز آب چشم من اظهار گوهر میکند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.