سرو سهی در بوستان چندانکه بالا میکشد
پیش قد و بالای او از سرکشی پا میکشد
گر دوستان را میکشد خاطر به باغ و بوستان
هرجا که باشد بوی تو ما را دل آنجا میکشد
پیش رخ تو میکشد خط دانه دلهای ما
چندین هزاران دانه را موری به تنها میکشد
ننوشت کس در مکتبی بالاتر از باقوت خط
بالای با قوت او خطی بنگر چه زیبا میکشد
از موج اشک ار بنگری بگذشته دود سینهها
دانی کزان به آه ما سر بر ثریا میکشد
شرمندهایم از ناصِح مشفِق که در اصلاح ما
هم زحمت خود میدهد هم زحمت ما میکشد
زان غمزه هر تیری که دل آرد به دست از وی کشم
مسکین کمال از دست دل دایم از اینها میکشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت یک سرو در بوستان و تأثیر آن بر دلها و احساسات دوستان است. شاعر به زیبایی و قوت این درخت اشاره میکند و میگوید که حتی اگر دوستان علاقهای به باغ نداشته باشند، بوی خوش آن باعث جذب آنها میشود. همچنین، شاعر از عشق و آرزوهای دل اشاره میکند که مانند دانههای کوچک در دل افراد هستند و این دلها تحت تأثیر جذابیتهای معشوق قرار میگیرند. در نهایت، شاعر به زحماتی که برای اصلاح خود و دیگران میکشد اشاره میکند و از درد و غم عشق و تأثیری که بر دلها میگذارد صحبت میکند.
هوش مصنوعی: در باغ، سرو بلند و زیبا به قدری رشد میکند که باعث میشود دیگر گیاهان کوههای سرکش قد بکشند.
هوش مصنوعی: اگر دوستان را به باغ و بوستان میکشاند، بوی تو هر جایی که باشد، دل ما را به آنجا میبرد.
هوش مصنوعی: در مقابل زیبایی تو، دلهای ما مانند دانههای زیادی به صف ایستادهاند و چون موری تنها، همه را به خود جذب میکنی.
هوش مصنوعی: هیچکس در هیچ مکتبی نتوانسته است خطی زیباتر و با قدرتتر از خط او بنویسد؛ نگاهی به آثارش بینداز که چقدر دلنشین و هنرمندانه طراحی شدهاند.
هوش مصنوعی: اگر به موج اشک نگاه کنی و گذر دود ناشی از سینههای داغ را ببینی، درمییابی که همین اندوه و آههای ما چطور نجابت را به بلندای آسمان میکشاند.
هوش مصنوعی: ما از مشاور دلسوزی که برای اصلاح وضعیت ما زحمات زیادی میکشد و به نفع ما تلاش میکند، شرمندیم.
هوش مصنوعی: از آن چشمان دلربا هر تیری که به دل میزند، من بیچاره را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و همواره دل من از این دردها رنج میکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خاطر به سوی دلبری هر لحظه ما را میکشد
آنجا که ما را میکشد، این دل هم آنجا میکشد
یاری که از خاطر مرا هرگز دمی غایب نشد
خط فراموشی چرا در دفتر ما میکشد؟
جانا، دگر در کوی خود باد صبا را ره مده
[...]
حسنش خط دیوانگی بر دفتر ما میکشد
ما را ز خط سبز او خاطر به صحرا میکشد
شکل صنوبر شد دلم، مایل سوی بالای او
زان رو که سرو قامتش، دل را به بالا میکشد
لعلش ز آب چشم من اظهار گوهر میکند
[...]
سودای زلف آن پری ما را به صحرا میکشد
ناچار درد عاشقی آخر به سودا میکشد
شد مردم چشمم به خون از شوق رویت غوطهور
غواص از شوق گهر خود را به دریا میکشد
کی باشد از صوفی عجب در حالت و جد و طرب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.