بدل و بجان زد آتش سبحات حسن و زیبت
بجهان فکند شوری حرکات دلفریبت
دل عالمی زجا شد زتجلی جمالت
دو جهان بهم برآمد زکرشمهٔ غریبت
تو گل کدام باغی چه شود دهی سراغی
که برم بدیده و سر نه بدامن بجیبت
گل گلشن وفائی همه مهری و وفائی
چه شود که گوش داری بفغان عندلیبت
بنشین دمی به پیشم برهان دمی زخویشم
بحلاوت خطانت بملاحت عتیبت
بنشین دمی و بنشان غمی از دل پریشان
بنوید لطف و احسان که بمردم از تهیبت
بنشین دمی و برخیز بزن آتشی و بکریز
بکجا روی که من دست ندارم از رکیبت
دل من نمی شکیبد زجمال دوست زاهد
تو که طالب بهشتی تو و وعده و شکیبت
من و رو برو و نقدا تو و انتظار فردا
من و صحبت حبیبم تو و نسیه و نصیبت
بدر تو فیض آمد بامید آنکه یابد
زعطای بیشمارت زنوال بی حسیبت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و تأثیر جاذبههای معشوق پرداخته است. شاعر از آتش عشق و شور و شوقی که در دلها ایجاد میکند، سخن میگوید و به زیباییهای معشوق اشاره میکند که دلهای بسیاری را محصور خود کرده است. او به پرسش از نشانی باغی میپردازد که چنین گلی در آن میروید و از معشوق میخواهد که لحظهای را در کنار او بگذراند تا از غمها و پریشانی دلش کاسته شود. همچنین، شاعر به تفاوت بین حالتی که در کنار معشوق است و حالتی که منتظر وعدههای آینده است، اشاره میکند و در پایان به نیکو بافی و امید به وصال میپردازد.
هوش مصنوعی: آتش جمال و زیباییات در دل و جانم شعلهور شده و شور و هیجان حرکات زیبایت در دنیا پخش شده است.
هوش مصنوعی: دل یک انسان به خاطر زیبایی و درخشش تو به وجد آمده و از این که تو را میبیند شگفتزده است. دو جهان به خاطر جاذبه و خاصیت غریبت به هم پیوسته و هماهنگ شدهاند.
هوش مصنوعی: تو از کدام باغ آمدهای؟ چه میشود اگر نشانی از خودت به من بدهی که به دنبالت بیایم و تو را از نزدیک ببینم و به دامنت برسم؟
هوش مصنوعی: در باغ وفا، گلها نماد عشق و صداقت هستند. اما چه فایده که تو صدای فریاد بلبل را نمیشنوی؟
هوش مصنوعی: مدتی کنارم بنشین و از خودت دور شو. از لذت خطایت لذت ببر و به زیبایی گذشتهات فکر کن.
هوش مصنوعی: دقایقی را آرام بگیر و غمهای دل آشفتهات را نایب کن. از محبت و نیکیهای تو بگو که من از شدت تأثیر آن تعبیر نمیکنم.
هوش مصنوعی: برای مدتی بنشین و آتشی به پا کن که نمیدانم به کجا میروی، چون از محبت و دوستی تو بیبهرهام.
هوش مصنوعی: دل من طاقت دیدن زیبایی دوست را ندارد و تو ای زاهد، که به دنبال بهشت و وعدههای آن هستی، صبر و شکیبایی را از کجا آوردهای؟
هوش مصنوعی: من در حال حاضر اینجا هستم و با تو گفتگو میکنم، اما تو فقط در انتظار فردا و خوشیهای آیندهای. من در کنار دوست عزیزم هستم، در حالی که تو به چیزهایی که هنوز به دست نیاوردهای فکر میکنی.
هوش مصنوعی: ای ماه، تو به برکت و لطف خویش به دنیا آمدهای و امید آن است که کسانی از بخششهای بیشمار تو بهرهمند شوند، در حالی که تو در عرش و مقام خود هیچ حساب و اندازهای نداری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
متناسبند و موزون حرکات دلفریبت
متوجه است با ما سخنان بیحسیبت
چو نمیتوان صبوری ستمت کشم ضروری
مگر آدمی نباشد که برنجد از عتیبت
اگرم تو خصم باشی نروم ز پیش تیرت
[...]
دل و دین خلق برده خط و خال دلفریبت
به که آوریم یرغو ز جفای بیحسیبت
بزمان واپسینم همه حیرتم از این است
که مباد بعد از این غیر به جان خرد عتیبت
چه مقام داری ای عشق فراز تو ندانم
[...]
دل زاهدان فریبد لب لعل پر فریبت
که نماند هیچ کس را، به جهان سر شکیبت
دل من بگیر و بربند، به چین زلف یارا
چه شود اگر ز غربت به وطن رسد غریبت
تو چو شمع دلفروزی همه جمع عاشقان را
[...]
هوسم کشد نگارا ز حلاوت عتیبت
که به ذوق دل ببوسم ز دهان دلفریبت
من اگر گنه ندارم تو بهانه گیر بر من
صنما که انس دارم به عتاب بی حسیبت
دل ساده لوح ما را به کمند مو چه حاجت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.