لطف با دوست نه با خصم مدارا نکنی
خون این هر دو بریزی و مهابا نکنی
عاشقان راست دم و راست رو و جانبازند
قتل این قوم خطا باشد و هان تا نکنی
دل ما خسته و رنجور دو چشمت بیمار
معجز عیسویت هست و مداوا نکنی
بیکران بحه عشق ارچه بسی طوفان زاست
نوح با تست سفر از چه بدریا نکنی
خوبرویان جهان دوست کش و دشمن دوست
دگران کرده گر اینکار تو آنها نکنی
طلب ار میکنی اکسیر مراد ای درویش
غیر خاک در میخانه تمنا نکنی
در میخانه بود کعبه اصحاب صفا
سجده ای طالب مقصود جز آنجا نکنی
در سوایدی تو آشفته چو سودای علیست
سود خواهی تو علاج از پی سودا نکنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی
سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی
دردمندان بلا زهر هلاهل دارند
قصد این قوم خطا باشد هان تا نکنی
رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم
[...]
تا تو چون شانه دل چاک مهیا نکنی
پنجه در پنجه آن زلف چلیپا نکنی
بر کلاه خرد و هوش اگر می لرزی
به که نظاره آن قامت رعنا نکنی
روزگارت شود از آب گهر شیرین تر
[...]
ای که داری گله از دست فراموشی یار
ادب آن است که در خاطر او جا نکنی
صدف از خانه او قطره آبی نچشید
تکیه بر همت کم کاسه دریا نکنی
ای قدح، قلقل بسیار، کم از عربده نیست
[...]
یک نفس نیست که خون در دل شیدا نکنی
آتش آه مرا بادیه پیما نکنی
می توانی به نگه پاسخ صد مسأله داد
که حوالت به لب لعل شکرخا نکنی
تا ز دل زمزمهٔ یاصنمی می آید
[...]
هان که با گیسوی او یاد چلیپا نکنی
نزد لعلش سخن از روح مسیحا نکنی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.