گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

ای که آگه نیستی از حال گوی

چنبر چوگان ببین و ز گو مگوی

گر گلت را برد گلچین عندلیب

خار گو از دیده چون مژگان بروی

خرمن عشاق را آتش بیار

برق گو جز آشیان ما مجوی

چون قد موزونت و چشم ترم

سرو نه در باغ و آبی نه بجوی

ما ببوی موی جانان زنده ایم

قوت روحانیان باشد ببوی

هر که نقش مرتضی آشفته بست

نقش غیر از دیده و دل گو بشوی

خضر گو آب بقا اینجا مبر

روح گو خاک سر کویش ببوی