به کوی میکده هرکس که رفت باز آمد
ز قید هستی این نشئه بینیاز آمد
هزار شکر که ایران چو کبک زخمی باز
برون ز پنجه شاهین و شاهباز آمد
بگو که پنهان گردند قاطعان طریق
از آنکه قافلهٔ دزد رفته باز آمد
مدرس از ره ترکیه و حجاز و عراق
دوباره چون شتر لوک بیجهاز آمد
چه احترام بر آن حاجی است مرد مرا
که بیوضو سوی حج رفت و بینماز آمد
میان دیو و سلیمان چه امتیاز که رفت
سوی سبا و ز کف داد امتیاز آمد
برفت کاش مساوات بر نمیگردید
که مشت ما بر بیگانه کرد باز آمد
وکیل یزد چه گودرز فاتحی وافور
به کف گرفته چه گرزی و چون گراز آمد
ز من بگوی به لوطی غلامحسین دگر
مگیر معرکه یک مشت حقهباز آمد
فدای سرو که چون تن به زیر بار نداد
گَهِ نمایش آزاد و سرفراز آمد
به نی بگوی که از ناله در خود آتش زن
که عارف همچو تو نالان به سوز و ساز آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حال و احوال افرادی میپردازد که به میکده و زندگی آزاد بازمیگردند و از قید و بندهای دنیوی رهایی مییابند. شاعر به طور خاص به وضع خاص ایران اشاره میکند که همچون کبک زخمی از دست دشمنان رهایی یافته است. همچنین به دانشمندان و حاجیانی اشاره میکند که بدون شروط و مراسم مذهبی به سفر میروند. در نهایت، شاعر از تفاوتهای انسانها و بیعدالتیهایی که در جامعه وجود دارد، گلایه میکند و به زیباییهای موجود در دنیا و عشق به آزادی و سرسبزی اشاره میکند. این شعر به انتقاد از مشکلات اجتماعی و تحسین روح آزادگی و زیباییهای انسانی میپردازد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به میکده برود و تجربهای از آنجا کسب کند، از بندهای دنیوی رها میشود و به آزادی و بینیازی دست پیدا میکند.
هوش مصنوعی: هزاران بار سپاس که ایران مانند کبک زخمی، دوباره از چنگال شاهین و شاهباز رهایی یافته و آزاد شده است.
هوش مصنوعی: بگو که افرادی که راه را میشناسند، از آن کسانی که دزدان فرار کردهاند، پنهان شوند.
هوش مصنوعی: معلم از مسیرهای ترکیه، حجاز و عراق به خانه برگشت و مانند شتری که بدون بار و چمدان آمده باشد، به نظر میرسید.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به اهمیت و احترام شخصی اشاره دارد که با وجود نداشتن شرایط مناسب، خود را به سفر حج میبرد و پس از بازگشت، همچنان به زندگی خود ادامه میدهد. به عبارتی، ارزش و کرامت او به دلیل عزم و ارادهاش در پی گرفتن یک سفر معنوی و مقدس، مورد ستایش قرار میگیرد، حتی اگر به برخی از اصول مذهبی توجه نکرده باشد.
هوش مصنوعی: در بین دیو و سلیمان چه تفاوتی وجود دارد که وقتی به سوی سبا رفت، امتیاز خود را از دست داد؟
هوش مصنوعی: اگر عدالت و برابری از بین نمیرفت و به حالت اولیه بازمیگشت، دیگر نیازی نبود که ما دستمان را بر روی بیگانگان بلند کنیم.
هوش مصنوعی: وکیل یزد به عنوان یک قهرمان و پیروز با قدرت و شهامت ایستاده است. او در دست خود یک وافور دارد و آماده است تا برای دفاع از خود و دیگران بجنگد، در حالی که دشمن همچون گراز به سمت او میآید.
هوش مصنوعی: به او بگو که دیگر به لوتی غلامحسین نیندیشد و به میدان نیاید، چون یک عده حقهباز و فریبکار آمدهاند.
هوش مصنوعی: من تسلیم سرو زیبایی میشوم که با وجود فشارها و سختیها، هرگز خم به ابرو نیاورد و همیشه با قدرت و افتخار در معرض نمایش قرار گرفت.
هوش مصنوعی: به نی بگو که از نالهاش آتش بر افروز، زیرا عارفی مانند تو در حال ناله و سوز و ساز آمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غلام حلقه به گوش تو زار باز آمد
خوشی درو بنگر، کز ره دراز آمد
به لطف، کار دل مستمند خسته بساز
که خستگان را لطف تو در کار، ساز آمد
چه باشد ار بنوازی نیازمندی را؟
[...]
رسید مژده ی شادی که شاه باز آمد
خلاص یافت دل از غم که دلنواز آمد
نگارم ار چه بسی انتظار می فرمود
چو صد نگار کنونم ز در فراز آمد
مرا ز درد فراقش شکایتی می بود
[...]
سرشک شادی وصل ارچه جان گداز آمد
خوشم که دیگرم آبی بجوی باز آمد
بکعبه هر که ز بهر سجود شد ز درت
سری بسنگ زد آخر بعجز باز آمد
اگر چه عشق نخست از مجاز میخیزد
[...]
دلم بجا زتماشای دلنوازآمد
شکار وحشیی از دام جست وباز آمد
چرا یکی نشود ده نشاط من کان شوخ
به صد عتاب شد وباهزارناز آمد
اگر چه از نظر آن دلبر گران تمکین
[...]
به من نه نامه از آن شوخ دلنواز آمد
همای رفته ز بخت بلند باز آمد
فکنده سر به زمین قاصدم به سوی تو رفت
چو دید قامت سرو تو سرفراز آمد
بجز ترانهٔ ناقوس نغمه راست نکرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.