خبرت هست که در آرزوی روی توام
وز غم و فرقت تو تافته چون موی توام
خسته هجر تو و سوخته عشق توام
عاشق موی تو و شیفتهٔ روی توام
بوی تو باد سحرگه به من آرد صنما
بندهٔ باد سحرگه ز پی بوی توام
به سر تو که برم عهد وفای تو به سر
تا بدانی که هواخواه و هواجوی توام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روزگاریست که سودازده روی توام
خوابگه نیست مگر خاک سر کوی توام
به دو چشم تو که شوریدهتر از بخت من است
که به روی تو من آشفتهتر از موی توام
نقد هر عقل که در کیسه پندارم بود
[...]
من که دیوانه آن سلسله موی توام
جان به لب آمده در آرزوی روی توام
نظری بر من دیوانه کن ای حور لقا
کین زمان همچو پری زنده من از بوی توام
ناوک غمزه رسد تا بدل از ترک دو چشم
[...]
پرده بگشای که من سوختهٔ روی توام
حسرت اندوختهٔ طلعت نیکوی توام
من نه آنم که ز دامان تو بردارم دست
تیغ بردار که منت کش بازوی توام
سینه چاکان محبت همه دانند که من
[...]
بس بدل هست خیال رخ نیکوی توام
همه جا جلوه کند پیش نظر روی توام
شادم از اینکه بتیغ تو شدم کشته ولی
هست شرمندگی از رنجش بازوی توام
بخدا یافتهام معنی آزادی را
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.